جدا کردن روحانیت از سیاست
این جمعیتی که باید اقتدا به پیغمبرها بکند و اقتدا به ائمه بکنند، بکلی از این بُعدی که در راس امور بود پیش انبیا و پیش ائمه ما، اینها بکلی از این، خودشان را منعزل کرده بودند و هر کدامشان بیشتر دخالت نمیکردند، بیشتر منعزل بودند از مسائل، بلکه گاهی وقت [ها] اینکه بیشتر ملتفت مسائل نبودند، نمیفهمیدند، این در بین مردم بیشتر ارزش پیدا میکرد. مردم [را] هم این طوری تربیت کرده بودند که- قربانش بروم- این آقا نمیفهمد پنیر یعنی چه. این طور نفوذ کرده بودند در همه جا که آقا یک کلمه نباید در سیاست دخالت بکند و آقا نباید مسائل را اصلش بفهمد؛ چه کار دارد آقا به این مسائل؟ نمازت را بخوان و برو مسالهات را بگو و برو، آن هم مساله، نه اینکه مسائل اسلامی و اصولی اسلام را. اگر میگذاشتند که آقایان مسائل اسلام را میگفتند، اگر میگذاشتند، مسائل اسلام همه چیز در آن بود، لکن مسائل اسلام فقط در کتب استدلالیه مدفون شده بود و رسالهها نداشت از مسائل اصلی اسلام." />