البته یک انقلاب وقتی که واقع میشود، هیچ کس نباید توقع داشته باشد که فردای آن انقلاب، همه کارها درست بشود؛ این امر غیر معقولی است. انقلاب شوروی که شصت و چهارمین سالش وارد شد، باز هم نتوانستند درست ادارهاش کنند. و انقلابهای دیگری که بیست سال، ده سال از آن میگذرد، باز نتوانستند که مهارش کنند. این انقلاب برای اینکه انقلابی نبوده است که یک حزبی این انقلاب را درست کرده باشد، یک گروهی این انقلاب را درست کرده باشد؛ انقلابی بوده است که از متن خود ملت بوده است و برای اسلام بوده است. وقتی انقلابی برای اسلام شد و از متن خود جامعه شد، این آن انقلابها و آن اثراتی که بعد از انقلاب در جاهای دیگر هست کمتر دارد، اما نمیشود که هیچ نداشته باشد. در یک انقلاب اسلامی یک عدّه کثیری هستند. کثیر، فی الجملهای هستند که اینها محروم میشوند از آن دزدیها و از آن کلاهبرداریها؛ اینها مخالفاند. خارجیها هم که محروم شدند از آن چپاولگریشان، آنها هم دست بردار نیستند. آنها هم عُمّال دارند در اینجا و دارودسته دارند. این دارودستهها که وقتی جمع شدند و به هم پیوستند، خوب، یک جمعیتی هستند. اما نه این است که در مقابل این سیل خروشان ملت چیزی باشند.