این یک برنامهای بوده است که اجانب از سالهای بسیار طولانی طرحریزی کرده بودند، برای اینکه مخازن ایران را- که مخازن غنیای است- آنها ببرند، و کسی نباشد در مقابل آنها ایستادگی کند. و لهذا برنامه این بود که ملت ایران را یا اغفال کنند؛ یا آنهایی را که اغفال نمیشوند از بین ببرند؛ اگر بتوانند، حیثیتشان را در بین ملت از بین ببرند. و اگر این را موفق نشوند، خودشان را از بین ببرند. برای اینکه اگر آن طبقهای که میتوانند ملت را بیدار کنند به حال خودشان باشند و ملت را بیدار کنند، نمیگذارند که این مخازن بسیار بزرگی که ملت دارد و باید صرف خودش بشود به غارت ببرند، و ملت ما گرسنه و بینوا باشند. و لهذا مطلب این بود که آن نقطه اساسی که آنها آن را برای خودشان خطر میدیدند، آن نقطه اساسی از بین برود؛ و آن اسلام بود. نقطه اساسی که اینها برای خودشان خطر میدیدند اسلام بود. اگر اسلام را آنها از بین ببرند، دیگر آسوده خاطر میشوند و هر کاری بخواهند در اینجا میکنند و سلطه خودشان را حفظ میکنند. مملکت ایران، که وضع جغرافیاییش حساس است برای آنها، و به علاوه، مخازن بسیار زیاد دارد- که ما و خود ملت ایران باز اطلاع از آن نداریم، شاید بسیاریش را بیاطلاع باشم و آنها مطّلع هستند- اسلام را چنانچه بتوانند شکست بدهند [و] از بین ببرند، آن وقت برایشان آسان میشد کار.