معنی جامعه توحیدی، به این طوری که این اشخاص منحرف القا کردهاند در اینها، معنایش یک جامعه حیوانی است. در غیر حیوان، جامعه توحیدی ما نداریم. حیوانها هم، همه این جور نیستند. حیوانها هم یک دستهشان متمدنند مثل موریانه، مثل زنبور نر، مثل مورچه. اینها نحو تمدن دارند. اینها هم بالا و پایین دارند. در حیوانات پایینتری که ادراکاتشان به آن اندازه نیست، جامعه توحیدی است! یعنی الاغها همه یکجورند. گاوها هم همه یکجورند. فرمانبر و فرمانبردار ندارند؛ یک همچو جامعهای را آقایان میخواهند؟ جامعه توحیدی که هیچ درجه داری نباشد. هیچ بالا و پایینی نباشد. فرمانفرما- همه باید عطار باشند. اگر عطار نباشند، جامعه توحیدی نیست! اگر مقصود این معناست، جامعه توحیدی، جامعه توحیدی در بشر تا حالا وجود پیدا نکرده الّا آن وقتی که وحشی بودند. اگر یکوقتی بشر وحشی بوده، آنجا یک جامعه توحیدی- هر کسی برای خودش میرفته علفی میچیده و میخورده- اما آن روزی که تمدن در بشر آمده است، لازمه تمدن این است که درجات باشد. لازمه تمدن این است که یکی دکتر باشد، یکی فرض کنید که مهندس باشد، یکی دیگری باشد. یکی سرگرد باشد. یکی چه باشد. این چیزهایی که هست واقعاً در عالم، اگر این را بردارند و بخواهند جامعه توحیدی به آن معنا درست بکنید برگشت به توحش است. آنهایی که این مطلب را در ذهن جوانان ما القا میکنند برای این است که منعکس بشود در خارج که اینها یک جامعه حیوانی هستند. اینها قابل این نیستند که برای خودشان حکومت کنند. کسی که حکومت را قبول ندارد، این هرج و مرج است. یک جامعه حیوانی است.