مطلب مرتبط

سخنرانى در جمع اعضاى هيأت دولت (تصفيه و پاكسازى مراكز دولتى)ما از سابق ایشان (آقای مهدوی کنی) را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشانما از سابق ایشان (آقای مهدوی کنی) را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان خدمت به مردم شرط صلاحیت مقام خدمت به مردم شرط صلاحیت مقام
شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

سخنرانی در جمع اعضای هیات دولت (تصفیه و پاکسازی مراکز دولتی)

تهران، جماران
وظیفه دولتمردان در نظام اسلامی و لزوم تصفیه و پاکسازی مراکز دولتی از افراد ناصالح
رجایی، محمد علی (رئیس جمهور)- باهنر، محمد جواد (نخست وزیر) و اعضای هیات دولت‌
جلد ۱۵ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۲۰ تا صفحه ۱۲۵

بسم الله الرحمن الرحیم‌
[** در این دیدار ابتدا آقایان رجایی و باهنر گزارشی از وضعیت دولت و امور جاری کشور ارائه کردند؛ آن گاه امام خمینی فرمودند:**]
مطالبی که جنابعالی و آقای نخست وزیر گفتند همه‌اش مطالب صحیح است و من هم امیدوارم ان شاء الله که موفق بشوید در این ماموریت. لکن مردم به جای برنامه دادن، عمل می‌خواهند. هیچ دیگر شماها عذری ندارید و ما هیچ کدام دیگر عذری نداریم.
مقایسه دولتمردان در رژیمهای گذشته و حال‌ در طول این مدت هی عذرهایی بود و واقعاً هم عذر بود. مردم دیْن خودشان را به جمهوری اسلامی تا کنون ادا کردند، به تکلیف خودشان مردم عمل کردند، اشکال در ماهاست، باید ماها جواب مردم را بدهیم. مردم به آقای رئیس جمهور به آن شور و به آن طور رای دادند و به حق هم رای دادند؛ برای اینکه آقای رئیس جمهور را از خودشان می‌دانند، کسی نیست که [خودش را بگیرد].
من خیلی از حکومتها را یادم هست، حکومت یک خمین که یک قصبه بود، حکومت ولایت ثلاث که مرکزش، مبداش گلپایگان بود، این حکومتها وقتی که راه می‌افتند، جلوشان یک کسی بود که یک عصایی هم دستش بود و اشخاصی هم اطراف و هرجا می‌رفتند آن طور یال و کوپال داشتند، لکن در عمل همه‌اش ظلم بود، همه‌اش‌ تعدی به مردم، یال و کوپالها را درست می‌کردند برای اذیت مردم. من بچه بودم که حکومت گلپایگان یک نفر آدم شر هم بود، یکی از بالاترین افراد در بین تجّار و از متدین ترین افرادی که سراغ داشتم، این را از توی اتاقی که نشسته بودند وقتی که حکومت با آنها با خشونت صحبت می‌کرد و ما بیرون بودیم، نمی‌دانم حالا آنجا صحبت چه بود، ایشان می‌دیدند، کشیدند آن مرد محترم را آوردند توی حیاط پایش را بستند به چوب و کتک زدند به او، وضع این طور بود. وضع زمان بعد هم که به آن طور نبود به طور بدتر بود.
حالا بحمد الله هی گفته می‌شود که خوب، چه شده است، چه شده است؟ اینها نمی‌دانند چه شده است و یا می‌دانند و می‌خواهند شیطنت کنند، اینها رئیس جمهورشان این آقاست و نخست وزیرشان این آقا و وزیر کشورشان آن آقا، سایر وزراشان این آقا، نه آن بساط حکومت حتی خمین را دارند تا برسد به آنجایی که «عین الدوله» «1» چه می‌کرد- فرض کنید که- دیگران چه بساطی داشتند. خوب، این یک کاری شده است که امثال «عین الدوله» هایی که در هر محلی بودند مردم را کباب می‌کردند و آن همه ظلم می‌کردند و حکومتهای اینها اجاره‌ای بود؛ یعنی، در تهران آن که راس بود آن خراسان را به یک کسی تیول می‌کرد و اصفهان را به یک کسی، این به حسب اختلاف سعه از آنها پول می‌گرفت و این دیگر مختار بود برود آنجا که کسی که- مثلًا- آن وقت بیست هزار تومان می‌داد و بیست هزار تومان آن وقت دو سه میلیون حالا بود، این باید برود بیست هزار تومان این آقا را بدهد، یک بیست هزار تومان هم برای خودش تهیه کند.
دیگر هر چه مردم می‌خواستند که شکایت کنند بنا بر این بود که دیگر به شکایتها گوش ندهند. آن حاکم بیست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال ما یشاء. «2» هر چه مردم شکایت کنند، دیگر مردم هم مایوس شدند که شکایت بکنند و شکایت هم نمی‌کردند مردم.
قدردانی از فداکاریهای مردم با خدمت به آنان‌ حالا وضع این طور شده است که یک وضع اسلامی است؛ یعنی، از خود مردم‌اند و از خود جامعه برخاسته‌اند و برای خود جامعه می‌خواهند عمل بکنند و همه‌شان هم بحمد الله مسلمان و متعهد و بنای بر این هم دارند که خدمت بکنند. خوب، این حرفها همه درست، اما در مقام عمل باید یک عمل مثبت نشان داده بشود. این مردم زحمت کشیدند در این مدت، البته مردم زحمت کشیدند، غالباً هم فداکاری کردند و این قدر هم توقع ندارند که چه بشود، اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما باید ادا کنیم این دین را. مردم جانشان را، بچه‌هایشان را، جوانهایشان را فدا کردند و مع ذلک، خوب به شما رای دادند، وکلایشان به آقایان وزرا، خودشان به ایشان، اینها کار خودشان را کردند و انصافاً از اول انقلاب تا حالا آن که کار خودش را صد در صد صحیح انجام داد ملت بود، صد در صد کار خودش را خوب انجام داد؛ یعنی، در همه مشکلات با دولت موافقت کرد. در کجا شما سراغ دارید که جنگ در یک طرف بشود و از آن طرف مملکت خود مردم پا بشوند بروند کمک کنند، پا بشوند در پشت جبهه وسایل فراهم کنند. اینها یک نمونه‌هایی است که مال اسلام است، مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقاید اسلامی داشتند، خودشان را موظف می‌دانستند که کشورشان را حفظ کنند و کمک کنند به آقایان. حالا نوبت آقایان است که در مقابل این همه زحمتی که آنها کشیدند و محبتی که آنها کردند و فداکاری که آنها کردند حالا نوبت آقایان است که من نمی‌گویم جبران- آنها نکردند برای اینکه یک چیزی بگیرند از شما- اما وجدان اقتضای این را می‌کند که در همه جا کارها به نفع مملکت [باشد] و به نفع اسلام و به نفع این جمعیت‌ها و خصوصاً این مستمندهایی که در همه کشور هستند. باید همه دست به هم بدهید و این طور نباشد که- مثلًا- آقای رئیس جمهور کنار بنشیند و محول کند به دولت و نیست هم این طور، من می‌دانم الآن این طور نیست. آقای رئیس جمهور هم از خود ملت است و مملکت خودش هست و برای خودش کار می‌کند. همه وزارتخانه‌ها هم هر چه می‌توانند وقتی دیدند لازم است که یکدیگر کمک کنند به اوضاع، به همدیگر کمک کنند، اجنبی نیستند از هم که او بخواهد کار او را بشکند، او بخواهد کار او را بشکند یا کمک به او نکند. مردم هم حاضرند که وقتی یک مشکلی را دیدند برای هر یک از شما مردم حاضرند به اینکه عمل بکنند. نوبت، نوبت شماست که باید این دین را به این مردمی که شما را نشاندند سر این مسند، دین خودتان را عمل بکنید، ادا کنید به مردم.

اصلاح و تصفیه وزارتخانه و سفارتخانه‌ها از افراد ناصالح‌

و یکی از مسائل مهم، قضیه افرادی است که در وزارتخانه‌ها هست، افرادی که ممکن است باشد، هست البته، که اینها علاوه بر اینکه خدمت نمی‌کنند، کارشکنی هم می‌کنند، هست الآن این. یک دسته‌ای هستند که اینها فقط برای اینکه یک چیزی گیرشان بیاید و یک حقوقی گیرشان بیاید و یک قدری نق بزنند و یک قدری هم کارشکنی بکنند، پا بشوند بروند منزلشان. اینها باید شناسایی بشود درست و این افراد کنار گذاشته بشود و هر طوری دیگر که البته صلاح می‌دانید به طور تدریج.
البته سفارتخانه‌ها کار مهمی است. سفارتخانه‌ها از اول که جمهوری اسلامی بپا شد من از آن روز اول به وزرای خارجه که شدند یکی بعد از دیگری این مطلب را هی گفته‌ام که این سفارتخانه‌ها باید تصفیه بشود، باید درست بشود، آنها. کسانی که رفته‌اند و دیدند و آمدند، آنها می‌گویند که اینها همان بساط سابق را دارند، در چند وقت پیش از این، یکی آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند، گاهی فرق مختصری کرده. این سفارتخانه‌ها آبروی کشور اسلامی ماست. اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم خارج آنها را نگاه می‌کنند، وقتی دیدند که یک سفارتخانه‌ای بر وفق دولت اسلامی نیست، بر وفق اسلام نیست، وضعش همان وضع طاغوتی است، از آن قیاس می‌کنند که خوب داخل هم همین است، فرق نمی‌کند. یکی از مهمات این است- که البته با آقای وزیر خارجه است- که این کارها را انجام بدهند و جدیت کنند در این امر. قضیه وزارت ارشاد که از مهمات است، در وزارت ارشاد، باید ارشاد بکنند مردم را، باید تبلیغ بکنند اسلام را، باید عمل بکنند به مسائلی که اسلام را ترویج می‌کند، تبلیغ، و همه وزارتخانه‌ها وزارت کشور از وزارتخانه‌های بسیار وسیع است و بحمد الله در راسش هم آقای مهدوی «3» واقع شدند که خوب ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان. و ایشان هم باید یک قدری با فعالیت دیگری و زیادتری و الآن دیگر کسی نیست که شما عذر بیاورید که من می‌خواستم بکنم و فلانی نگذاشت. سابق عذر می‌آوردند که ما وزیر خارجه نتوانستیم درست کنیم و واقعاً هم این هم یکی از مصیبتها بود که خوب تا آخر وزارت خارجه درست نشد و سایر کارها هم هی کارشکنی می‌شد.
الآن این مسائل بحمد الله نیست. اختیار دست خود شماهاست و شماها باید برای این ملت خدمت کنید و خودتان را خدمتگزار مردم بدانید. اگر در ذهنتان بیاورید که من وزیرم و باید مردم از من [اطاعت‌] بکنند بدانید اصلاح نشدید. در ذهنتان حتی خلجان بکند، آقای رئیس جمهور در ذهنش خلجان بکند که من شخص اول مملکت هستم و چه و کذا، این اصلاح نشده است. خلجانش هم از شیطان است. این خلجانش هم، او عمل نمی‌کند اما در ذهنش این خلجان را هم بیرون کند. و همین طور هر یک شماها خدمتگزار این مملکت هستید، خدمتگزار این ملت هستید و برای این ملت هم شکرانه اینکه این دست تعدی متعدیها قطع شد و رژیم منحوس شاهنشاهی که از اول غلط بوده از بین رفت و مملکت دست شماها افتاد که از خود مردم هستید و با خود مردم هستید، مهم این است که در مقام عمل هم وزارتخانه‌ها را درست تصفیه کنید. ببینید افرادی که واقعاً می‌خواهند نگذارند کارها انجام بگیرد، می‌خواهند مردم را ناراضی کنند- هستند البته اشخاصی که بنایشان بر این است که ناراضی کنند- اینها را باید تصفیه بکنید و بخواهید هم که در هر عملی رضایت همه مردم را به دست بیاورید این امکان ندارد.
بالاخره در هر عملی اگر تصفیه باشد، یک دسته تصفیه شده مخالف می‌شوند، یک دسته رفقای تصفیه شده مخالف می‌شوند، شما همان نظرتان به این باشد که تکلیف‌ شرعی الهی خودتان را که مقامی را دارید و باید با این مقام خدمت کنید. این آلت است برای خدمت به مردم، خودش چیزی نیست، اگر خدمت به مردم کردید، مقام برای شما صلاحیت دارد و خوب است و اگر نشد مقام چیزی نیست. من دعا می‌کنم ان شاء الله، خداوند شماها را موفق کند، موید کند و کابینه‌ای که بحمد الله شاید در طول تاریخ ما همچو کابینه‌ای به این صحت و به این خوبی و با این چهره‌های نورانی نداشتیم حالا ان شاء الله، نور افشانی کنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصاً طبقه مستضعفین را که باید به آنها رسیدگی بشود، در هر امری از امور رسیدگی بشود، با حفظ موازین اسلامی و شرعی به همه امور رسیدگی بشود.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته‌

«۱»- عبد المجید میرزا عین الدوله از شاهزادگان قاجاری که مدتی در زمان مظفر الدین شاه قاجار به مقام صدر اعظمی رسید و بسیار شخص مستبدّی بود«۲»- هر چه بخواهد می‏کند«۳»- آقای محمد رضا مهدوی کنی، وزیر کشور کابینه شهید باهنر.


امام خمینی (ره)؛ 31 مرداد 1360

صوت مطلب

کیفیت متوسطحجم 6/47 مگابایتبیشتر

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: