[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. خدمت سرور گرام و عزیزم روحی جان «2» سلام عرض میکنم و ان شاء اللَّه که در پناه ایزد منان و در پناه امام زمان در سلامتی کامل به سر برید. اگر از احوال این حقیر جویا باشید بحمد اللَّه سلامتی برقرار و تنها غم و اندوه جانگداز ما دوری از شما عزیز است که خداوند تبارک را به مقربانش قسم میدهم که هر چه زودتر نعمت دستبوسی شما را نصیب ما بکند. به هر حال، روحی جان! روحم برایت در حال پرواز است. حدود دو سال است که هیچ خبری از شما ندارم و شما خوب میدانید که احتیاج به پند و اندرزهای شما دارم و شما ما را از این نعمت بیبهره نفرمایید. امیدوارم در نامههایتان از «میهن» بنویسید که چه کار میکند و با کی رابطه برقرار کرده و زمینها را چه میکارد و کارش با «حسین خرکچی» «3» به کجا رسید. شنیدم یه بار حسابی داغونش کردی. «4» به هر حال منتظر دعاهای خیر شما هستیم و امیدوارم که ما را در دعاهای شب جمعه و شب چهارشنبه در جمکران «5» و محافل فراموش نکنید.
از قول این جانب به «عمو حسین وزیری» «6» و «اکبر مجلسی» «7» و «حسینعلی» «8» و «مشهدی احمد» «9» و برادر بسیار عزیزم «سید علی» «10» و خانواده و «اکبر آقا» «11» و خانواده (شنیدم که چند وقت پیش به گردشی به خارج رفته بود، چه سوغاتی آورده؟) «12» سلام خیلی خیلی برسانید. و حتماً منتظر جواب نامههای شما هستیم. از راه دور صورتت را غرق بوسه میکنم. 27/ 7/ 64- فرزند کوچک شما- علی خدامانده].
بسمه تعالی
برادر عزیزم! از سلامت شما خوشحال و از خداوند تعالی خواستارم بزودی به وطن خود مراجعت نمایید. قلم من قاصر است که از دلاوری و بزرگواری شما عزیزان قدردانی نمایم. امید است از دعای خیر برای همه شماها غفلت نکنم. و السلام علیکم.
عبد درگاه خدا (ح)
تهران، جماران
پاسخ نامه یک اسیر
ابو القاسمی (خدا مانده)، علی (اسیر در عراق، اردوگاه عنبر) «1»
جلد ۱۹ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۱۶ تا صفحه ۴۱۷
«۱»- متن نامه بسیار جالب این رزمنده که به اسارت رژیم بعث عراق درآمده است، حاوی رمزها و اشاراتی است که ضمن بیان مقصود خود، امکان کشف آن را به حد اقل رسانده است. در قسمت مربوط به مشخصات فرستنده و گیرنده نامه، بر روی فرمهای« صلیب سرخ جهانی» مرقوم گردیده:« علی ابو القاسمی، فرزند عبد الحسین، عراق، اردوگاه عنبر، اطاق ۲۳/ گیرنده: یزدی- قم، خیابان حضرتی، خیابان حجت، منزل آقای یزدی، آقای روحی جان ملاحظه فرمایید»«۲»- اسیر در بند رژیم بعث عراق، امام خمینی را با عنوان« روحی» مورد خطاب قرار داده است که به معنای« روح من» است و مستفاد از شعار معروف:« روح منی خمینی- بتشکنی خمینی»«۳»- صدام حسین«۴»- اسرا از پیروزیهای لشکر اسلام در جبهه هابه نحوی مطلع میشدند«۵»- منظور، جماران است.«۶»- آقای میر حسین موسوی، نخست وزیر وقت«۷»- آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی«۸»- آقای حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان«۹»- آقای سید احمد خمینی«۱۰»- آقای سید علی خامنهای، رئیس جمهور وقت«۱۱»- آقای علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه«۱۲»- اشاره به یکی از مسافرتهای آقای ولایتی به خارج از کشور
امام خمینی (ره)؛ 01 آبان 1364