[حضور محترم حاج آقا رسولی
بعد از عرض سلام و ارادت و اخلاص، غرض از مزاحمت تقاضای دو خواهش است که در رابطه شما با حضرت امام، انجام این دو خواهش زحمت زیادی نخواهد داشت، امیدوارم دریغ نفرموده و ان شاء الله خداوند در آخرت مغفرت و فضل و رحمت بیپایانش را دریغ نفرماید. ان شاء الله.
اولین خواهش این است که سلام بنده را به عنوان یک مسلمانِ مقلد و یک جهادگر و یک برادرِ شهید خدمت مرجع بزرگ و امام عزیز برسانید.
خدمت مقدسشان عرض کنید که به عزت و جلال خدا در این دیار غربت زندهایم به عشق دیدارتان در تلویزیون و کلام حیاتبخشتان، که به کالبد مرده ما جان میبخشد. خدمتشان عرض کنید: هنگامی که حضرت امیر بر منبر رفت گفت از من بپرسید قبل از اینکه از میان شما بروم، من به راههای آسمان آشناتر از راههای زمین هستم. آن گاه مردی عرب، از حضرت پرسید تعداد ریشهای من چند تا است. ما هرگز آن را نخواهیم بخشید؛ چرا که اگر او و دیگران اگر از دریای بیکران معارف اسلامِ عزیز از حضرتش سوال میکردند باعث هدایت و سعادت مسلمین و مومنین نسلهای آینده میشدند و کوتاهی کردند و البته این اشکال بر خیلی از مسلمینی که زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) زندگی میکردند وارد است و چون ما میخواهیم این اشکال بر ما وارد نباشد از حضرت امام انتظار و توقع و خواهش عاجزانه داریم که مردم را و مخصوصاً نسل جوان را که با انقلاب حضرت امام فطرت فقهیشان بیدار شده و مشتاقانه طالب هدایت و شناخت معارف زیبا و فقه اسلام عزیز و پیروی راه ائمه اطهار (ع) میباشند فرموده و از مشاهدات خود از عوالم غیب و از مکاشفات خویش از انوار معارف اسلام عزیز، ما نسل جوان را که این انقلاب، آتشی به جانمان انداخته به فیض برسانند. و ما را محروم نگذارند که آن دنیا اگر قرار است لیاقت حشر با ایشان را داشته باشیم، دامنش را خواهیم گرفت و گلایه خواهیم کرد. دلمان به تفسیر قرآن حضرت امام خوش بود که آن هم متاسفانه قطع شد. امید است حضرت امام آن طور که صلاح میدانند نسل جوان را که من میدانم بسیارند جوانانی که در این انقلاب دریای فطرت حقجوییشان به خروش آمده است و این حقیر نیز یکی از آنها هستم.
ان شاء الله امام با نفَس مسیحاییشان این دریاها را آرام ساخته تا امواج این دریاها بستر خویش را به بطالت و گمراهی نیندازد.
و اما خواهش دوم:
بنده در سال 62، حدود 27 آذرماه به مناسبت روز وحدت روحانی و دانشجو نامهای به دفتر امام فرستادم که در آن سه سوال فلسفی و یک پیشنهاد مشخص و مهم در مورد وحدت روحانی و دانشجو خدمتشان عرض کردهام که چون آنجا مفصل نوشتهام، در اینجا از ذکر آنها خودداری میکنم. البته جواب نامه نیامد. به دفتر حضرت امام تلفن زدم و از دفتر گفتند که نامهها بایگانی میشود و به عرض امام نمیرسد. «1» خواهشم این است که نامه را به عرض حضرت امام برسانید، اگر صلاح دانستند پیشنهادم را در سطح عموم امر بفرمایند و چند خطی یا جواب سوالهایم را مرقوم فرمایند، آن دستخط را بر دیده نهاده و آرامش روح، شفا و قوّت قلبمان خواهد بود. البته این را به عنوان خانواده شهید تقاضا دارم که امید است ان شاء الله با حرمت و اعتباری که شهدا و خانوادهشان نزد حضرت امام دارند، بر ما منت گذارده و محروممان نفرمایند، من نیز قول میدهم ان شاء الله لیاقتش را داشته باشم.
البته میدانم خواهش بیجا از درگاه حضرت امام است و خود را لایق نمیبینم ولی آن حضرت را بزرگتر از خواهش خود میدانیم. ببخشید به طول انجامید. در خاتمه از حضور شما مُجدانه و عاجزانه
خواهشمندم در انجام این خواهش حقیر، دریغ نفرموده و قبول زحمت فرمایید و ان شاء الله این نیز یکی از برکات سفر شما به این استان باشد. ان شاء الله خداوند در دنیا و آخرت به شما خیر عنایت بفرماید. قبلًا خود را مدیون این لطف شما میدانم. خدا نگهدار. با آرزوی طول عمر با عزت و سلامت حضرت امام و فرج حضرت حجت (عج) و پیروزی رزمندگان اسلام و شفای مجروحین و معلولین انقلاب و جنگ تحمیلی و علوّ درجه شهدای عزیز اسلام.
با تشکر، برادر کوچک شما. علی رضا آقا خانی- 1/ 12/ 64
آدرس: زاهدان- جام جم- بلوک 36- طبقه دوم- پلاک 3].
بسمه تعالی
فرزند عزیزم، امید است که من موفق شوم به قدردانی از امثال شما عزیزان. و از خداوند برای شما توفیق و سعادت خواستارم. خداوند تعالی ملت بزرگوار ما را که در راه اسلام از هیچ فداکاری دریغ ندارند، سعادتمند فرماید و رزمندگان بسیار عزیز را به پیروزی نهایی موفق نماید. من دعای به همه را فراموش نمیکنم. و السلام علیکم.
روح الله الموسوی الخمینی.
تهران، جماران
پاسخ نامه یک جوان
آقا خانی، علی رضا
جلد ۱۹ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۵۰۲ تا صفحه ۵۰۴
«۱»- علاوه بر دهها نامه رسمی و اداری و گزارشات متعدد از وزارتخانهها و نهادها و شخصیتهای داخل و خارج کشور روزانه چند صد نامه از سوی مردم عادی، حاوی مطالب مختلف از ابراز ارادت و حمایت از امام و نظام گرفته تا طرح مسائل شخصی و شکایت از افراد و ارگانها و ... به دفتر امام خمینی میرسید که طبعاً به جز نامههای ارسالی از سوی مسئولین سیاسی و فرهنگی و نامهها و گزارشات مفصل اداری، امکان مطالعه تمامی نامههای عادی برای امام خمینی با توجه به حجم اشتغالات و دیدارها و جلسات مختلف وجود نداشت ولی یکایک این نامهها در بخشی از دفتر همان روز مطالعه میشد و آنچه که در حوزه کار دفتر امام- با توجه به اطلاعیههای متعدد این دفتر مربوط میشد رسیدگی و آمار بقیه موارد همه روز در بیش از سی موضوع شامل موضوعات مختلف حتی انتقاد و توهین، دستهبندی شده و گزارش آماری خدمت امام تقدیم میشد.
امام خمینی (ره)؛ 01 اسفند 1364