بسمه تعالی
احمد عزیزم ان شاء الله سلامت باشید. مرقومی که به مادر نوشته بودید واصل شد. باز اصرار نموده بودید راجع به آقای مذکور، «1» نمیدانم این چه اصراری [است]! شما مگر طریقه این جانب را نمیدانید که بنای تشبثات در این امور را ندارم و صلاح دین و دنیای من این کارها نیست. از قراری که بعضی نقل کردهاند شما برای گرفتن شهریه اصحاب هر ماه تهران میروید؛ خیلی تعجب کردم بلکه باور نکردم، این امر را شما انجام ندهید؛ یک نفر برود بگیرد بیاورد. برای شما خیلی سبُک است هر ماه برای این امر رفتن؛ بلکه قدری به تهران رفتن [را] تخفیف دهید. به آقای لواسانی «2» پیغام دهید که از قراری مرقوم داشتهاید صورت حساب ماه مبارک را فرستادهاید و آن به من نرسیده است «3» و باز پیغام دهید که مسافر مطمئن نیست که جواب مرقومات شما را بدهم و قبوض را برسانم؛ ان شاء الله هر وقت پیدا شد میفرستم. و باز به ایشان پیغام دهید که اگر برای آن شخص محترم «4» خدای نخواسته حادثهای پیدا شد، آقازاده محترمشان خوب است انجام دهند و در صورتی که لازم است وکالت برای ایشان بفرستم، مرقوم دارید. و السلام علیک. از شما امید دعا دارم، چنانچه به شما و محترمه مکرمه دعا میکنم.
پدرت
نجف
شهریه طلاب
خمینی، سید احمد
جلد ۲ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۹۱ تا صفحه ۱۹۲
«۱»- مقصود، آیت اللَّه ربانی شیرازی است که طرح ایشان و من این بود که تعدادی از فضلا را در منزل امام به هر قیمتی و لو با پول جمع کنیم تا پیغامها و مواضع امام را سریعاً به حوزه قم و سایر جاها برسانیم؛ امام با این کار شدیداً مخالفت کردند. باز من به وسیله مادرم نوشتم که در اینجا باز توبیخ شدهام و حق هم با امام بود.«۲»- آیت اللَّه سید محمد صادق لواسانی.«۳»- نرسیدن این گونه نامهها به علل مختلف بود: ۱- طرف رودربایستی داشت، نامه را میگرفت و قهراً پولی هم میگرفت؛ بعد نامه را پاره میکرد و دور میریخت. ۲- گاهی مساله لو میرفت و کاغذ به دست ساواک میافتاد ولی اسامیای را که آقای لواسانی و خیلی از وکلای امام در شهرستانها برای امام میفرستادند اسم مستعار بود و فقط اسم بود یعنی مثلًا کسی که اسمش محمود تقوی بود به او میگفتند نام تو تقی باشد و رسید به نام تقی برایت میفرستیم، بعد در صورت حساب مینوشتند تقی مثلًا هزار تومان. وقتی از آقای لواسانی سوال میکردند که- مثلًا- تقی کیست میگفت: من وکیل آقای خمینی هستم، افراد را نمیشناسم؛ خودش میآید و میگیرد. وقتی خطر رفع میشد پیغام میدادند بیا که قبضت رسیده است. البته اکثر مقلدین امام اصلًا قبض نمیخواستند.«۴»- به دنبال تعطیل شهریه قم امام، تصمیم گرفتیم به هر صورتی شده است شهریه امام را بدهیم. آقای حاج شیخ حسن صانعی و آقای حاج شیخ فضل اللَّه محلاتی را به بیت آیت اللَّه حاج میرزا احمد آشتیانی( روحانی درجه یک تهران و همطراز آیت اللَّه خوانساری) فرستادیم که پول هست ولی نمیگذارند به طلاب بدهیم؛ ما حاضریم این پول را با عنوان حضرت عالی بپردازیم و از این ماه شهریه شما شود. ایشان مساله را موقوف به استخاره کردند، البته بعد از مباحثات بسیار که طلاب فقیرند و شما احساس مسئولیت نمیکنید که وجوهات باشد و به مصرف طلاب نرسد، در این هنگام قرار بر استخاره شد. آیت اللَّه میرزا باقر آشتیانی- فرزند ایشان- استخاره میکند، استخاره خوب میآید و قبول میکند و اجازه از امام میخواهند. امام برای آیت اللَّه العظمی آقای حاج میرزا احمد آشتیانی- فیلسوف و فقیه و تقریباً بیست سال از امام بزرگتر- نامهای بسیار محترمانه نوشتند که بالاخره در آن اجازه داده بودند که ایشان وجوهات را بگیرند، وجوهات موجود هم به اسم ایشان داده شود. این مساله مثل بمب در محافل روحانی تهران صدا کرد و معلوم بود که روحانیون مخالف امام ساکت ننشستهاند. به ایشان خیلی مراجعه شد که شان شما اجل از این است که حالا وکیل آقای خمینی بشوید؛ ولی ایشان زیر بار حرف آنها نرفتند. مدتی به اسم ایشان شهریه داده میشد. جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن صانعی، که در آن موقع تقریباً بعد از وکیل امام در قم- آقای لواسانی- همه کاره منزل امام بود، در آن موقع شهریه امام را میداد. قرار شد ایشان برود و در موقع شهریه دادن در بین مقسمین شهریه بنشیند تا اندک طلابی که از قضیه خبر نداشتند که شهریه امام است، مطلع شوند. ماه اول ایشان این کار را کرد. در پرونده( ساواک) امام آمده است که آقای حاج شیخ حسن صانعی که حقوق طلاب آقای خمینی را میپرداخته در مکان شهریهای که خمینی به نام آشتیانی میدهد، نشسته است تا معلوم شود شهریه خمینی است. ساواک قم در ماه دوم از طریق آقای حاج میرزا ابو القاسم آشتیانی که وکیل امام هم بود و از طرف مرحوم آشتیانی مسئول پرداخت شهریه امام به نام آقای آشتیانی شده بود، طی یادداشتی برای آقای صانعی نوشته بود:« بودن شما در این مکان ضروری نیست و باید جلسه را ترک کنید». ایشان با من مشورت کرد، قرار شد نرود؛ چرا که همه میدانستند شهریه امام است و ما با همین، مستمسکی به دست ساواک ندهیم. حال آیت اللَّه العظمی حاج میرزا احمد آشتیانی خوب نبود و در شرف مرگ بود. امام به آقای لواسانی نوشتند که اگر شما صلاح میدانید به آیت اللَّه آقای حاج میرزا باقر آشتیانی که تقریباً همسن امام بود، وکالت داده شود. از بس امام به آقای لواسانی علاقه داشت از ایشان مشورت کرد که نکند ایشان که وکیل تام الاختیار امام است برنجد. بعد هم آقای آیت اللَّه حاج میرزا محمد باقر آشتیانی شهریه امام را ادامه داد تا آخر و شهریه امام در قم ترک نشد. نقش شهریه در حوزههای علمیه در تثبیت مرجعیت و مبارزه بسیار زیاد است.( پاورقیهای این نامه به قلم آقای سید احمد خمینی نگارش شده است).
امام خمینی (ره)؛ 01 فروردین 1347