بهار آمد که غم از جان برد، غم در دل افزون شد

بهار آمد که غم از جان برد، غم در دل افزون شد
چه گویم! کز غم آن سروِ خندان، جان و دل خون شد

گروه عاشقان بستند محمِلها و، وارستند
تو دانی‌ حال ما واماندگان در این میان چون شد

گل از هجران بلبل، بلبل از دوری‌ّ گل، هر دم
به طَرْف گلِستان، هر یک به عشق خویش مفتون شد
دیوان شعر امام خمینی(ره)

دریافت طرح
اشتراک بهار آمد که غم از جان برد، غم در دل افزون شد
کلیدواژه:
شعرانتظار فرجدیوان امام