این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام خوابم کم شده است. قلبم در فشار است. با تاثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. عید ایران را عزا کردهاند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند. عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت. ۴ آبان ۱۳۴۳
قد قل نومی خلال هذه الایام حینما سمعت احداث ایران الاخیره، وإننی متالم وقلبی یُعتصر، واحصی الایام بانتظار الموت لما فی قلبی من آلام. فقد جعلوا عید إیران ماتماً! لقد باعونا وباعوا استقلالنا، فقد دیس عزّنا، وزالت عظمه إیران. ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۸۴
My heart is heavy. With sorrowful heart, I count the days until death shall come and deliver me. Iran no longer has a festival to celebrate. They have sold us, they have sold our independence, Our honor has been trampled underfoot; the dignity of Iran has been destroyed. October ۲۶, ۱۹۶۴