شبی در یک جلسه خصوصی، با دو، سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم، امام هم نشسته بود[ند]. یکی از ما گفتیم: آقا، شما مقامات معنوی دارید، مقامات عرفانی دارید، چند جملهای ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مردِ باعظمتی که آنگونه اهل معنا و اهل سلوک بود، در مقابل این جمله ستایشگونه کوتاه یک شاگردش آنچنان در حال حیا و شرمندگی و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیت نشستن او محسوس شد. در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیای امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروی عظیم، در قضایای عاطفی و معنوی، اینگونه متواضع و باحیا بود.
کتاب عبد صالح خدا | صفحه ۱۶۱ و ۱۶۲