زمان ریاستجمهوری، قصد شرکت در یک مجمع جهانی و ایراد سخنرانی را داشتم. رسمِ من این بود که متن این نوع سخنرانیها را قبلاً خدمت امام ارائه میدادم، تا ایشان اگر نظری داشتند، بیان کنند. در مورد آن سخنرانی، که قرار بود در جمعی از سران کشورها که اکثرشان هم غیر مسلمان بودند ایراد شود، ایشان به من گفتند: قضیه تفکیکناپذیری دین از سیاست را هم در متن سخنرانی بگنجانید. من ابتدا تعجب کردم که آخر این قضیه چه مناسبتی دارد؛ اما چون ایشان فرموده بودند، خود را موظف میدانستم آنچه را که خواستهاند، انجام دهم. نهایتِ سعیام این بود که آن قضیه، در ابتدای متن سخنرانی و جای برجستهای گنجانده شود. بعدها هرچه زمان گذشت، به صحت نظر ایشان، بیشتر معتقد شدم. همانوقت هم، بعد از آنکه سخنرانی انجام شد، به دوستانم گفتم: این فرموده و نظر امام، در ابتدا به نظرم عجیب آمد؛ اما پس از ایراد سخنرانی، فهمیدم که این فکر کاملاً درست بود.
کتاب عبد صالح خدا ؛ صفحه 151