شنیدیم که این مرد، معلم اخلاق هم بوده است و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همت میگماشته است. شخصیت این مردِ بزرگ، که باطن او سرشار از خصوصیات ناشناخته بود برای اکثر مردم در آن روز، فقط به عنوان یک استاد عالم و شاگردپرور و یک تهذیب کننده اخلاق طلاب و شاگردان شناخته میشد.
من وقتی وارد قم شدم، درس اخلاق ایشان سالها بود که تعطیل شده بود. اما خب معروف بود که ایشان مدرّس اخلاق بودند و درس اخلاق ایشان آن چنان گیرا و پرجاذبه بوده که گاهی یکی از بزرگان قم، یا مرحوم[سید صدرالدین] صدر یا مرحوم آقای سید محمد تقی خوانساری، نقل کردند که میآمدند در مدرسۀ فیضیه پای درس اخلاق ایشان مینشستند؛ در حالی که آنها در رتبه، مقدِّم بر رتبۀ امام بودند؛ یعنی آنها مرجع تقلید بودند و رئیس بودند و شهریه میدادند. در عین حال ایشان میآمدند درس اخلاق آقای خمینی مینشستند. اینها را ما شنیده بودیم و درک نکرده بودیم. لکن گاهی در درس، ایشان به مناسبتی وارد بحث اخلاقی میشدند و قیامتی برپا میشد؛ طلبه ها گریه میکردند، اصلاً همه چیز را در دل انسان تغییر میداد.
چند بار این توفیق را پیدا کردم که ایشان در درس، اخلاق برای طلبهها گفت؛ این در بیان گرم و شیرین و وسیع امام تبدیل میشد به یک درس اخلاقِ جاذبِ غوغاکنِ در دل طلبه. واقعا غوغا میانداخت در دل طلاب.
صفحه 32 و 33