تقرب به خدا
این بچه ملکوتی است
در حال قدم زدن ذکر می گفت
روی زمین می نشستند
این دعا را همۀ ائمه خوانده اند
همه دعاهای شب جمعه را می خواندند
ما نکردیم، خدا کرد
متکی به خدا باشید
خداحافظ من است
خداوند با ماست
هیچ چیز جز خدا نمی دیدند
رضای الهی در درجۀ اول بود
برای انقلاب دعا کنید
بگویید ختم امّن یجیب بگیرند
به تمام معنی راضی بودند
حسابتان را با مردم صاف کنید
قصد قربت کن
علی را پیش من نیاورید
علی اینجا نیاید
ذکر خدا و یاد مولا علی (ع)
مرگ چیزی نیست
از مرگ هیچگونه وحشتی نداشتند
فقط نگاه می کردند
با چشم اشاره کردند
موقع نماز شب، خودشان بیدار می شدند
صورتشان پر از اشک بود
نیمه شبها، در حال تضرّع بودند
در نماز، کلمات را به خوبی ادا می کردند
در آن حال استثنایی، ذکر می گفتند
با اشاره انگشت نماز می خواندند
پس از عمل، زیر لب ذکر می گفتند
فکر می کردیم با ما کاری دارند
مرتب ذکر می گفتند
دائم تسبیحات اربعه می گفتند
می خواهم نماز بخوانم
چقدر به ظهر مانده؟
ناگهان، چشم خود را باز کردند
آنچه خوبان ھمه داشتند
علی را از اطاق بیرون کردند
سلامت نفس به درد انسان می خورد
زیارت رجبیه را بخوانید
بهترین موعظه را خدا فرموده
اگر کسی به این حالتها مبتلا شود
تا می توانید به یاد خدا باشید
حال تذکر را با ذکر حفظ کنید
از نفسانیات برحذر باشید
لااقل یک قدم در تهذیب نفس بردارید
یک قدم تحصیل دو قدم تهذیب می خواهد
دنیا به اندازه پر کاهی ارزش ندارد
خیلی از دنیاپرستی بدگویی می کردند
انسان با نعمت خدا معصیت او می کند
شما برای خدا بگویید
چرا پیامبر فرمود سوره هود مرا پیر کرد؟
آقایان خیلی مواظب الفاظشان باشند
عاطفه شما مقدّم بر دینتان نباشد
خودتان را به عبادات عادت دهید
هر کس می خواهد آدم بشود
بلافاصله به حرم مشرف می شدند
کسی خودش را زحمت ندهد
بروید وقت نماز است
کلمات را فصیح ادا می کردند
فکر کردیم چیزی می خواهند
با حرکت انگشت نماز می خواندند
با شنیدن کلمات نماز به هوش آمدند
ظهر شده؟
آخرین نماز را با اشاره خواندند
نمی توانستند دستشان را بلند کنند
ناگهان چشمشان را باز کردند
می خواهم وضو بگیرم
آنچه باعث ارادت من شد
از جوانی جدیت در نماز شب داشتند
حاج آقا روح الله اهل تهجّدند
خوب که نگاه کردم دیدم امام است
متواتر بود
ندیدم ترک بشود
پس از دو ساعت استراحت برخاستند
با اینکه نمی توانستند بایستند
از گریه شبانه امام بیدار شدم
در هواپیما نماز شب می خواندند
در چهره امام آثار اشک دیده می شد
کار هر شب امام است
به نماز شب ایستادند
با اینکه دیر می خوابیدند
صدای گریه بلند امام را می شنیدم
از سحرخیزی من بوده است
به زیارت عاشورا مشغول هستند
بر مستحبات نظارت می کردند
هر چند ماهی یک بار صحافی می شد
از جوانی جدیت در نماز شب داشتند
انسان را به گریه می انداخت
دستمال کفاف اشکشان را نمی داد
به نماز صبح وصل می کردند
خدایا مرا بپذیر