دشت و صحرا گشته یکسر فرش، از دیبای‌ اخضردشت و صحرا گشته یکسر فرش، از دیبای‌ اخضرباد، در گلشن فزون از حد نموده مُشک بیزی‌باد، در گلشن فزون از حد نموده مُشک بیزی‌مژده! فروردین ز نو بنمود گیتی‌ را مُسخّرمژده! فروردین ز نو بنمود گیتی‌ را مُسخّراز باد بهار بوی دلدار آمداز باد بهار بوی دلدار آمددیده‌ای‌ نیست نبیند رخ زیبای‌ تو رادیده‌ای‌ نیست نبیند رخ زیبای‌ تو راعاشق روی توام، ای گل بی مثل و مثالعاشق روی توام، ای گل بی مثل و مثالعشق نگارعشق نگارصُبح اُمّید، همه ظلمت شب باطل کردصُبح اُمّید، همه ظلمت شب باطل کردطاق ابروی‌ تو محرابِ دل و جان من استطاق ابروی‌ تو محرابِ دل و جان من است شعر صفحه 8