دوستان! آمد بهار عیش و فصل کامرانی
مژده آورده گل و خواهد ز بلبُل مژدگانی
باد، در گلشن فزون از حد نموده مُشک بیزی
ابر، در بُستان بُرون از حد نموده دُرفشانی
برقْ رخشان در فضا، چون نیزهی سالارِ توران
رعدْ، نالان چون شه ایران، ز تیر سیستانی
از وصول قطرهی باران به روی آب صافی
جلوهگر گشته طَبَقها، پُر ز دُرهای یمانی
دشت و صحرا گشته یکسر فرش، از دیبای اخضر
مر درختان راست در بر، جامهای پرنیانی
گوییا گیتی چراغان است از گلهای الوان
سوسن و نسرین و یاس و یاسمین و استکانی
هم منزّه طَرْف گلشن، از شَمیم اُقْحوانی
...( این قصیده ادامه دارد)
دیوان اشعار امام خمینی (ره)