من به سرتاسر کشور ایران، به سرتاسر روحانیون ایران، این خطر را، که برای اسلام پیش آمده و برای روحانیت پیش آمده، میگویم به شما و حجّت را بر همه تمام میکنم:
این آخوندهایی که خودشان را جا زدند و میروند و مردم را آزار میدهند و اذیت میکنند، بدون یک مجوّز شرعی الهی، اینها را از خودشان برانند. اینها نماینده من نیستند. اینها با اسم نماینده فلان، میخواهند کار را شلوغ بکنند تا اینکه ملت بگویند که خوب، این هم این به اصطلاح این اشخاص! و باز باید بگویم که این پاسدارهایی که انصافاً در این کشور خدمت کردند و دارند خدمت میکنند و وجودشان مغتنم است برای این ملت- زحماتشان پیش خدا مغتنم است- گاهی وقتها در بینشان یک کسی جا میزند و آبروی اینها را از بین میبرد. یک کسی میآید به اسم اینکه من پاسبان هستم یا اینکه خیر، یک مقدس مآبی هم میکند، او را به عنوان پاسبان میشناسند، میآید بعد میرود، یک دفعه ما دیدیم که خانه کی را غارت کردند، پاسبانها کردند. بابا، این پاسبان نیست. پاسبان، اسلامی است. آدم مسلمان که نمیرود خانه مردم را غارت کند. آدم مسلمان که نمیرود مِلک دیگری را مصادره کند. اینها یک دسته دیگریاند که آمدهاند این کارها را دارند میکنند.