مطلب این نیست که اینها با آخوند بدند. با آخوند بدند برای اینکه با اسلام بدند. میبینند آخوند برای اسلام دارد چه میکند، چهار تا آخوند هم بد است، جهنم! اما نمیگویند چهار تا آخوند، میگویند روحانیون. وضع این طوری است. این یک نقشهای نیست که حالا کشیده باشند. این نقشهای است که بعد از آنکه دیدند که در این صد سال، صد سال آخر، دیدند که یک همچو قدرتهایی موجود است، خوب، باید این قدرت را بشکنند تا راه آنها باز بشود. تا یک همچو قدرتی هست، تا وقتی که روحانی با دانشگاهی همراه هست، تا وقتی که بازاری با روحانی، با دانشگاهی همراه هستند، تا وقتی که ملت همه گروههایشان با دولت، با همه ارگانهای دولتی موافق هستند، خوب نمیتوانند آنها کاری بکنند. نمیتوانند آنها آسیب برسانند به یک کشوری که همه قشرهایش با هم مجتمعاند. دنیا اجازه نمیدهد به آنها. باید چه بکنند؟ باید خُرده خُرده جلو بیایند. یک قدم جلو بیایند و سنگرگیری کنند. مثل همینهایی که حالا در مرز، این کار را میکنند. یک قدم میآیند جلو سنگر میگیرند، بعد میروند سراغ یکی دیگر.