ما میخواهیم یک مملکتی باشد اسلامی. اشخاصی که اداره میکنند این مملکت را اعتقاد به اسلام داشته باشند و اسلام مبنای اعمالشان باشد؛ نه اشخاصی که به اسلام خیلی توجه ندارند. اینها باید تصفیه بشوند. لکن ما حالا برای مصالحی عجالتاً این مطلب را مسکوت عنه گذاشتهایم. و در عین حال که میدانیم بعضی افراد افراد غیر صالح هستند و در خصوص شرکت نفت هم به من اطلاعاتی دادهاند که روی یک روابطی مسائل دارد پیش میرود- لکن من باز در این باب سکوت کردم که عجالتاً این مسائل اصلیمان حل بشود. بعد از اینکه این مسائل اصلی حل شد، آنها آسان است؛ خیلی مشکل نیست. آنها یک روز تصفیه میشوند. بزرگ و کوچکشان تصفیه میشوند. من امیدوارم که ان شاء الله آنکه ما میخواهیم، که یک رژیم اسلامی با همه محتوای اسلامی [...] نه اینکه فقط لفظ اسلام باشد، و عمل طاغوتی! الآن در بعضی از جاها لفظ اسلام است. همین گفته میشود اسلام.
آنهایی که الآن اعتقاد به اسلام ندارند باز کلمه «اسلام» را میگویند؛ برای اینکه میدانند که الآن اسلام خریدار دارد. و آنها هم یک اشخاصی هستند که دنبال این هستند که مشتری پیدا کنند. این مشتری آن روزی که طاغوت بود، طاغوت بود؛ اسم او را میبردند؛ حالا که اسلام است، اسم این را میبرند. این فرق نکرده، هر دو مشتریاند. که ببیند دنبال مشتری میگردند که مشتری هر جور هست، آنها هم خودشان را آن جوری کنند.