و اما اینکه کارتر اصرار دارد به اینکه ایشان نیاید، باید ما ببینیم که این از باب این استکه آقای کارتر بشر دوست است و حس انساندوستی این آقا، این آقای کارتر او را وادار کرده است که این قدر اصرار بکند و در مقابل ملتهای اسلامی بایستد و ارعاب بکند و آن همه مطالب پیش بیاید و منطقه را به خطر بیندازد. این برای این است که یک آدمی است انساندوست و برای انساندوستی این نحو میکند؟ ما در آقای کارتر این انساندوستی را سراغ نداریم. برای اینکه از اعمال ایشان معلوم است که ایشان این حس را ندارند. کسی که یک جانی را در حفظ خودش و حمایت خودش به عنوان انساندوستی نگه میدارد نباید در ممالک بسیار، این قدر جنایتها و این قدر آدمکشیها را علت باشد. این آدم انساندوست نیست. و حس انساندوستی این چیز را نکرده است. اگر در ایشان حس انساندوستی بود، سی و پنج میلیون انسانهایی که در ایران بودند که یکیشان هم محمد رضا بود و همه از یک ملت و از یک کشور هستند، چه شد که در ظرف سی و هفت سال آن همه جنایات بر ما شد.
و اخیراً با دست این شخص آن همه کشتار شد. و در حکومت آقای کارتر بود و ایشان ابداً حس انساندوستیشان اسباب این نشد که یک تقاضایی لا اقل از این شخص بکنند که نکن این کار را. بلکه آن طور که ما میدانیم ایشان علاوه بر اینکه تقاضا نکردهاند تهییج هم کردهاند. و اما اینکه اصرار دارند و از جهت انساندوستی معلوم شد نیست. معلوم میشود برای این است که اسرار او فاش نشود. اسرار روسای امریکا فاش نشود. ما با بودن شاه در اینجا اسرار شخص کارتر و اسرار اسلاف او را فاش خواهیم کرد و به ملت امریکا ارائه خواهیم کرد. و ملت امریکا میفهمند که گرفتار چه روسای جمهوری هستند که ملتشان را به تباهی کشیده است و آبروی ملتشان را در بین مسلمین از بین برده است. ما برای این میخواهیم که بیاید، و ایشان برای این جهت میخواهد که نیاید. این اصرار او به نیامدن برای اینکه خوف این را دارد که اسرار فاش بشود و ایشان دیگر نتوانند در مملکت خودشان یک زندگی صحیح داشته باشند و دیگر ریاست جمهوری ایشان هم فاتحهاش خوانده بشود. و مملکت امریکا هم اگر مطلع بشود از مسائل و مطلع بشود از مصایب ما و مطلع بشود و رسانههای گروهی به آنها بفهمانند که در این مملکت چه گذشته است و اینها از دست روسای جمهور امریکا و دیگر روسای ابرقدرت، بر ما گذشته است، اگر یک همچه احساسی را بکنند این طرفداری از کارتر را نمیکنند.