این خارجیها همه چیز ما را مطالعه کردند. اینها یک جانورهای عجیبی هستند. همه چیز ما را مطالعه کردند. یعنی آمدند کارشناسهاشان تمام بیابانهای ما را آن وقت که اتومبیل نبود با شتر میرفتند، با شتر و ساربان میرفتند، تمام این بیابانهایی که در جاهایی که مثلًا کاروانها میرفتند، اینها میرفتند از بیابانها، از جاهای دیگر نقشه برمیداشتند و آن چیزهایی که زیر زمین بود، اینها با چیزهایی که داشتند میفهمیدند اینجا چیست. در همدان من بودم. یکی از دوستان من یک صفحه بزرگی را آورد. من دیدم که گفت، نقشه همدان است. نقشه همدان و حومه همدان، بزرگ بود. در نقشه دیدم که یک نقطههای زیادی در آن هست. گفت: این نقشه مال خارجیها است، این نقطهها جاهایی است که یک چیزی تو آن هست. این نقطههایی که گذاشتند جاهایی است که اینها کشف کردند یک چیزی زیر این در این محل. یک چیزی پیدا میشود. اینها علاوه بر اینکه زمینهای ما را تفحص کردند و همه چیزش را تحت نظر قرار دادند و میدانند ما چه داریم، علاوه بر این قشرهای ملت را مطالعه کردند. تو بختیاریها رفتند. آنجا یک نفر آدم رفته، چند سال مانده آنجا. تو بختیاریها مطالعه کرده که اینها را چطور میشود رام کرد. چطور میشود برانگیخت. روحیات اینها چه جور است. تو بلوچستان هم رفتند، تو کردستان هم رفتند، همه جا. ممکن است یک نفر هم باشد که کردها ندانند. غیر کرد، خیال کنند کرد است. گاهی وقتها یکی از آنها پیدا شده، عمامه سرش بوده، آخوند شده! همه جا رفتند اینها و همه انگیزههایی که در یک ملتی ممکن است منشا یک امری بشود، اینها مطالعهاش را کردند. قبلًا اینها مطالعه داشتند لکن خارجی، عینی چیزی به دستشان نیامده بود، آن طوری که باید بیاید. مطالعات بود و علمیات بود. شما ملت بزرگ، آن مطالعات آنها را عینیت به آن دادید. یعنی آنها بعد از مطالعاتشان به اینجا رسیده بودند که آن چیزی که مضر است، اسلام است برایشان و وحدت کلمه ملت. اگر همه ملت یکی بشود و همه اسلامی باشند، این نمیگذارد آنها زندگیشان درست بشود.