آن قدر که کشور ما از دانشگاه و فیضیه صدمه دیده است از جاهای دیگر ندیده است.
باید هر دو اینها مهذب باشند. علمای اسلام و اساتید دانشگاه با هم پیوند داشته باشند، تفاهم داشته باشند، که این دو محل را محل اسلامی کنند. و معلمهایی که انتخاب میشوند در دانشگاه بخصوص و در سایر جاها معلمهای متعهد باشند؛ و معلمهایی باشند که نه فکر آنها طرف شرق باشد، و نه دست آنها طرف غرب دراز باشد. چنانچه در بین معلمین ما شرقی یا غربی باشد، این کشور ما یا گرایش به شرق پیدا میکند، یا گرایش به غرب پیدا میکند؛ و از محتوای جمهوری اسلامی، که شعارش نه شرقی و نه غربی است، تهی میشود. اعتنا [نکنید] به اینکه بعضی از اشخاص میگویند که نباید این طور تهذیبها بشود؛ و باید آزاد و سر خود هر کس هر جا میخواهد برود. هر معلمی بخواهد جوانها و بچههای ما را هر جور تربیت کند این انحراف است؛ بر خلاف تعالیم عالیه اسلام است.
اسلام آن قدر که به تهذیب این بچههای ما و جوانهای ما کوشش دارد به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلًا برای آدم ساختن آمده است. این مکتبهای انحرافی آدم را از آدمیتش بیرون میکند؛ کشور ما را به جایی میرساند که یا پناه به شرق و کمونیست ببرد؛ یا پناه به غرب و امریکا. و منشا تمام این بدبختیها این اساتیدی بودند که متعهد نبودند، و زیر دست آنها افرادی بیرون آمدند که آن افراد جامعه ما را به هلاکت رساندند و مملکت ما را و سران مملکت ما را با شرق یا با غرب متصل کردند.