20 محرّم الحرام 1385
به عرض میرساند، مرقوم محترم شما و نور چشمان بچهها که بشارت سلامت همه را میداد، واصل و موجب تشکر و خوشوقتی شد. از خداوند تعالی سلامت و سعادت شماها را خواستارم و همه شما را به ذات مقدسش میسپارم. حالت این جانب و مصطفی له الحمد و الشکر خوب و سلامت هستیم و به هیچ وجه نگرانی ندارم. و آنچه خداوند تعالی مقدر فرموده و ما را مورد عنایت خود قرار داده است عین صلاح است. از مقام مقدسش خواستارم که ما را راضی فرماید و شماها را نیز در نعمتهای خودش شکرگزار فرماید. در صورت امکان زودتر از سلامت خودتان مطلع فرمایید و هر یک جداگانه کلمهای بنویسید، نظیر مرقوم این دفعه از سلامت اقوام قم و تهران و خمین مستحضرم نمایید. به همه نورچشمان و متعلقین آنها سلام مخصوص میرساند و توفیق و تایید همه را از خداوند تعالی خواستار است. در صورت موافقت، «2» عبا و قبای نازک برای من بفرستید و یک دوره از کتابهای اصولی را که تقریر درس خودم است، هم جزء اول و هم جزء ثانی و ثالث بفرستید و اگر «استصحاب» «3» خودم طبع شده است یک جلد بفرستید، و اگر موافقت نشد اشکالی ندارد. مکرراً عرض میکنم که من و مصطفی سلامت هستیم و هیچ ناراحتی نداریم
هوای اینجا هم خوب است الحمد للَّه. و السلام علیکم.
روح الله الموسوی الخمینی
میدانم که محتاج به تذکر نیست که از حسین «4» و مادرش «5» بسیار دلجویی نمایید و همین طور از سایرین. البته احمد در نبودن ما در [امر] درس و تهذیب اخلاق و حُسن رفتار در خارج و داخل مراقبت میکنید. از خداوند صلاح همه را خواهانم
ترکیه، بورسا
احوالپرسی از خانواده و دعوت آنها به صبر و استقامت
ثقفی، خدیجه «1»
جلد ۱ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۳۹ تا صفحه ۴۴۰
توضیح تاریخی
- امام که به واسطه اعلامیه و سخنرانی علیه کاپیتولاسیون در 4 آبان 1343، در شب 13 آبان دستگیر و به ترکیه تبعید شده بودند در نامه چهارم فروردین 1344 خود نوشته بودند: "جای هیچ نگرانی نیست. فقط از اینکه از شماها بیاطلاعم قدری نگران هستم ... اگر این کاغذ رسید، جواب زودتر بنویسید و بفرستید ... اگر جواب نوشتید تمام بچهها به خط خودشان یکی- دو کلمه بنویسند." صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، جلد 1، صفحه 437.
- صبح 13 آبان که سید مصطفی به دیدار علما رفته بود، دستگیر شد و تا 8 دیماه در زندان بود. روز آزادی به او گفته بودند میتواند به دیدار پدر برود و او پذیرفته بود. به قم رفته بود تا بعد از دیدن خانواده راهی ترکیه شود اما با مشورت علما تصمیم گرفت در قم بماند تا با خواسته خودش تبعید نشده باشد. ساواک سعی کرد با مذاکره وی را راضی کند اما نپذیرفت و صبح روز سیزدهم ماموران او را از خانه به فرودگاه بردند و به ترکیه تبعید کردند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 109.
«۱»- همسر امام خمینی.«۲»- اجازه مقامات امنیتی( با توجه به محدودیتهایی که در این زمان اعمال میشد).«۳»- کتاب استصحاب، یکی از آثار ارزشمند امام خمینی.«۴»- آقای سید حسین خمینی، نوه امام و فرزند آقای سید مصطفی خمینی.«۵»- خانم معصومه حائری، همسر آقای سید مصطفی خمینی.
امام خمینی (ره)؛ 01 خرداد 1344