تفسیر سوره حمد | بسم الله
احتمال [دارد] هر بِسمِ الله در هر سوره ای معنایش غیر بِسمِ الله سوره دیگر [باشد]، هر سوره ای که بِسمِ الله دارد و متعلّق به آن چیز مناسبِ در آن سوره است؛ این با بِسمِ الله دیگری که در سوره دیگر است فرق می کند. حال که بنا بر این شد که بِسمِ الله مثلًا در «سوره حمد» متعلّق به «حمد» باشد، باید دید آن، چه اسمی است که حمد به آن واقع می شود؟ آن، چه اسمی است که ظهور از برای حق است و حمد به آن اسم واقع می شود؛ و در سوره دیگر، مثلًا قُل هُوَ الله آن، چه اسمی است که با الله احَدٌ و هُوَ الله احَدٌ مناسب است. در فقه هم این مسئله هست که اگر چنانچه یک بِسمِ الله را برای یک سوره ای گفتند، بخواهند یک سوره دیگر بخوانند، کافی نیست؛ باید بِسمِ الله را دوباره بگویند. این هم مناسب با همین معناست که این بِسمِ الله با آن بِسمِ الله فرق می کند. اگر بِسمِ الله ها این طور باشد که در همه جا یک معنی داشته باشد، دیگر بِسمِ الله این سوره و آن سوره دیگر با هم تفاوتی ندارد، چنانچه بعضی می گویند بِسمِ الله اصلًا جزو سوره نیست الّا در حمد، و من باب تبرک ذکر شده است؛ و این صحیح هم نیست. حالا در این صورت که بِسمِ الله در حمد متعلّق به معنای حمد باشد، یک احتمال این بود که «الحمد» تمام مصادیق حمد باشد؛ حمد از هر حامدی، هر حامدی که حمد می گوید، این به اسم الله حمد می گوید؛ یعنی گوینده خودش اسم است و همه اعضا و جوارحش هم از اسما هستند؛ و حمد که از انسان واقع می شود به اعتبار اینکه او اسم است، حمد به اسم خدا واقع می شود.
کتاب تفسیر سوره حمد، ص110
" />