بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد پیامبر (ص) مبدا حرکت انسان بسوی معنویت
من قبلًا تبریک این عید بزرگ سعید اسلامی را که در آن روز مبدا حرکت انسانها به سوی عالم دیگر بنیانگذاری شد و مبدا حرکتهای معنوی در محیطی که آلوده به همه شرکها و پلیدیها بود، تبریک عرض میکنم. و به همه ملت اسلام تبریک ولادت با سعادت رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- و ولادت فرزند بزرگوارش، مبدا همه فیضها و حامل پیامهای رسول اکرم، حضرت صادق- سلام الله علیه- تبریک عرض میکنم. و به همه مهمانان عزیزی که از بلاد مختلف تشریف آوردند، ائمه جمعه و شاید ائمه جماعت هم باشند و دیگران برادران، عرض ارادت میکنم و خوشامد میگویم که به کشور خودشان آمدند. ما جدایی ما بین خودمان و مسلمین احساس نمیکنیم و امیدواریم که مسلمین هم احساس بکنند که همه ممالک، ممالک اسلام است و همه مال همه مسلمین.اهتمام به گرفتاریها و علل انحطاط افکار مسلمین
مبارک وقتی است که، تبریک عظیم در وقتی است که مسلمین توجه بکنند به گرفتاریهایی که دارند و توجه بکنند به اینکه از کجا این گرفتاریها آمده است، و علل آمدن این گرفتاریها چیست و راه نجات از آن چیست. ائمه جمعه که در این هفته در این کشور ستمدیده و انقلابی آمدند، و ان شاء الله در فرصتهای دیگر هم این نحو اجتماعات خواهد بود، باید بررسی بکنند از علل انحطاط افکار مسلمین، و بررسی بکنند از اینکه آن چیزی که استعمار را بر مسلمین استیلا داد، و آن عللی که باعث شد که استعمار بر همه مقدّرات کشورهای اسلامی و همه مستضعفین جهان حکمفرما باشد، ارزیابی کنند در این سمینارها و مجالس مهمشان؛ و راه را، علل را، کیفیت سلطه آنها را بیابند و راه علاج را، چه باید کرد، چه شده است و چه باید کرد. البته بسیاری از آقایان میدانند که استکبار جهانی از چه راهی وارد شد در این کشورها، به دست خود اشخاصی که از این ملتها بودند، با طرحهای خود دولتهای عقب مانده و دولتهای بیتوجه به مصالح مسلمین، و آنهایی که متعلق به این دولتها بودند، از نویسندگان و گویندگان و خطبا و احیاناً ائمه جمعه و جماعات. آنها با تبلیغاتی که الهام میگرفتند به حسب ظاهر از قدرتهای خارجی، درصدد این برآمدند که آن چیزی که از همه قدرتها بالاتر میتواند در مقابل اجانب و قدرتهای اجنبی بایستد اسلام است، و این را با بررسیهای دانشمندان کشورهای خارجی بررسی دقیق شده است، و تنها راه نجات خودشان را این میدانند که اسلام در این کشورها یا نباشد یا محتوا نداشته باشد. یا نباشد را خیلی میدانند موفقیت پیدا نمیکنند، لکن محتوا نداشتن را موفق شدهاند و امید توفیق هم دارند. و اگر مسلمین بیدار نشوند و توجه نکنند، این امر و این برنامه دنبال میشود.نقشه استعمار در جدائی دین از سیاست
یکی از امور مهمی که همه، بسیاری از آقایان میدانند، قضیه- که برای سلطه آنهاست- انزوای روحانیت از جامعههاست. و برای این امر نقشههای مختلف است؛ از آن جمله جدایی سیاست از دیانت، که مع الاسف این نقشه بسیار موثر بوده است و گرفته است. و گرفتاریهای مسلمین اکثراً، بلکه همه از این راه بیشتر بوده است تا راههای دیگر. الآن هم بوقهای استعماری و آنهایی که سرسپرده استعمار هستند این فریاد را میزنند، و اسلام را از سیاست جدا میدانند، و برای مسلمان جایز نمیدانند که در سیاست دخالت کند، و دامنمیزند به این حرف، به این مطلب. روحانیونی که وابسته به دولتها هستند و درباری هستند آنها دامنمیزنند به این مطلب، خصوصاً در این عصر. و آقایان ائمه جمعه و جماعات و همه خطبای کشورهای اسلامی باید این مطلب را به مردم برسانند که بنا بر منطق این طایفه که میگویند «باید مسلمان در سیاست دخالت نکند» و او را طرد میکنند و لعن شاید بکنند باید رسول الله را طرد کنند.تشکیل حکومت، بُعد سیاسی دین اسلام
رسول الله، پایه سیاست را در دیانت گذاشته است. رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- تشکیل حکومت داده است؛ تشکیل مراکز سیاست داده است. و سایر خلفای اسلام تا آنجایی که به انحراف کشیده نشده بود در صدر اسلام، باید همه آنها را نفی کنند. باید آنها را این آخوندهای درباری و این سلاطین نوکر مآب، باید پیغمبر اکرم و خلفای اسلام را طرد کنند، و بگویند که آنها مسلم نبودند. برای اینکه آنها دخالت در سیاست میکردند. سیاستی که در صدر اسلام بود یک سیاست جهانی بود. پیغمبر اسلام دستش را دراز کرده بود در اطراف عالم و عالم را داشت دعوت میکرد به اسلام؛ و دعوت میکرد به سیاست اسلامی و حکومت تشکیل داد، و خلفای بعد حکومت تشکیل دادند. و از صدر اسلام از زمان رسول خدا تا آن وقتی که انحراف در کار نبود، سیاست و دیانت توام بودند. این آخوندهای درباری و این باصطلاح سلاطین امریکایی یا شوروی، یا باید پیغمبر و پیغمبران را و خلفای پیغمبر و پیغمبران را تخطئه کنند، یا باید خود و حکومتهای خود را تخطئه کنند. امر دایر بین این دو است و از این خارج نیست.نمیشود منطقی که در مکه، سیاست ما تخطئه میکند و مسلمین را که میخواهند شعار بر ضد ستمگران بدهند جلوگیری میکند، و در سایر بلاد که بعض ائمه درباری، ائمه- اگر باشد بینشان- جمعه درباری و ائمه جماعت درباری در یک دوراهی واقع هستند، هر کدام را میخواهند اختیار کنند. یا اختیار کنند که نه رسول الله و نه بعد از او خلفا و نه آنهایی که متصدیان امور اسلام بودهاند از اصحاب و از وابستگان به آنها در صدر اسلام، آنها مسلم نیستند- یا اقرار کنند که خودشان و حکومتهایی که در بلاد خودشان هست مسلم نیستند. جمع ما بین این دو نخواهد شد. سَر این دوراهی همه هستند و گرفتاری مسلمین هم در همین است که به آنها تزریق کردهاند، تبلیغ کردهاند که روحانیون باید بروند در کنج مدرسهها و مسجدها و بعض مسائل اسلام را بگویند، نه همه را. اساس مطلب اینجاست که اسلام آیا دین سیاست است و با سیاست به همه ابعاد، با مسائل اجتماعی ملتها به همه ابعاد، با مسائل اقتصادی و فرهنگی و همه چیزهایش با همه افراد توام است، یا اینکه اسلام باید منزوی باشد، و در صدر اسلام آنهایی که حکومت دادند همه در اشتباه بودند.
اسلامزدایی به واسطه بیمحتوا نمودن احکام اسلام
اگر مسلمین مطلع بشوند که این بوقهای استعماری، آنها را دارند از اسلام جدا میکنند و اسلامزدایی میکنند و محتوای اسلام را از آن چیزی که دارد خالی میکنند من جمله مسئله امامت جمعه. در صدر اسلام مسائل سیاسی در مسجد و به وسیله آنهایی که امام جمعه بودند حل و فصل میشد، و نقشههای جنگ در آنجا کشیده میشد، و مع الاسف ما را رساندند به آنجا که در خطبههای جمعه جز چند کلمه موعظه و تحذیر از اینکه نبادا در امور دخالت کنید چیزی نبوده است. یا نماز جمعه نبود یا اگر بود، محتوا نداشت. یا حج را نمیگذاشتند بروند و اگر میگذاشتند، حج بیمحتوا بود. حجی که یک مجمع عمومی است برای مسلمین، و همه مسلمین در آنجا گرفتاریهای ایام سالشان را باید حل بکنند و باید همه دور هم بنشینند و دانشمندان آنها، عقلای آنها دور هم بنشینند و مسائل اسلامی را طرح کنند و گرفتاریهایی که در هر کشور هست که از دست حکومتها این گرفتاریها بوده است یا از دست قدرتهای بزرگ بوده است، خاطرنشان کنند و در راه حلش فکر کنند، نقشه بکشند. حج را به یک صورت بیمحتوا و مبتذل بیرون آوردهاند. و امروز هم که یک طایفه از مسلمین از ایران و غیر ایران در فکر این هستند که در آن مجمع عمومی، مسائل اسلامی، گرفتاری مسلمین، مسائل اجتماعی، مسائل دیگری که گرفتارند مسلمین، مسائلی که قدرتهای بزرگ برای آنها پیش آوردهاند و گرفتاریهایی که حکومتها برای آنها پیش آوردهاند در آنجا حل و فصل بشود، مع ذلک به یک صورت مبتذلی درآورده بودند، و به مردم هم باورانده بودند به اینکه غیر از این چیزی نیست. و امروز هم که یک طایفهای میخواهند این کار را تجدید کنند، با تمام قوا مخالفت میکنند. امروز هم بعض از آخوندهای درباری، ایران را تکفیر میکند، و مسلمین ایران را مسلم نمیداند، برای اینکه آنها با امریکا مخالفاند. و چه جرمی بالاتر از این و چه چیزی که انسان را از اسلام بیرون ببرد بالاتر از اینکه به امریکا و اسرائیل کسی جسارت کند! این گرفتاریهای شما مسلمانهاست.وظائف ائمه جمعه در تبیین مسائل اسلام و مسلمین
و این ائمه جمعه هستند که در بلاد باید این مسائل را به مسلمین بفهمانند و گمان نکنند که اگر اینها در مجمع عمومی مسلمین این مسائل را طرح بکنند حکومتهای آنها دیگر بتواند به آنها آزاری بدهد. امروز اگر ائمه جمعه که از همه بلاد اطراف آمدهاند وقتی که رفتند در بلاد خودشان در همان جمعه اول گرفتاریهای مسلمین را و اینکه راه گرفتاری چی است، گرفتاری چه بوده است، علل گرفتاری چه بوده و راه حل او چی است و راه نجات چی است به مردم بفهمانند، اگر همه با هم این مسائل را طرح کنند، مطمئن باشید که حکومتها نمیتوانند شما را آزار بدهند، مسائل ایران را ببرند، مسائل سیاسی ایران را، مسائل اجتماعی ایران را، مسائل اسلامی ایران را ببرند و به همه ملتها عرضه کنند که ایران توانست در مقابل طاغوت، آن هم طاغوتی که از همه این طاغوت بچهها بالاتر بود بایستد و او را از کشور خودش بیرون کند، و به جای او اسلام را جانشین کند. همان طوری که ایران با تودههای ملت توانست این کار را بکند و روحانیون و نویسندگان و گویندگان مبدا این امر شدند، آقایان هم هرجا بروند همین امر را بگویند؛ مردم را بیدار کنند، مردم را هوشیار کنند، بفهمانند به مردم دردها را و بفهمانند راه درمان را. مجرد اینکه آقایان در یک مجلسی یا در مجالسی بنشینند و پیش خودشان نطق کنند و چیز بنویسند این کافی نیست، خوب است ولی کافی نیست. باید این مساله در اسلام، در همه ممالک اسلامی پخش بشود؛ مطالب ایران پخش بشود در مقابل همه بلندگوهایی که الآن از اسلام ترسیدهاند و میبینند که ایران میخواهد که اسلام را در خود و در سایر بلاد اسلامی عرضه کند و ترویج کند؛ در مقابل همه بوقها که ایران را میکوبند و همه گویندگان که ایران را اسلامی نمیدانند، و ایران را مملکت اختناق میدانند، مملکت آدمکشی میدانند، مملکتی میدانند که بچهها را میکشند و زنهای آبستن را. و این نیست جز اینکه از ایران ترسیدهاند و میخواهند ایران را بکوبند پیش مسلمین. ائمه جمعهها که در همه بلاد هستند و تشریف آوردهاند اینجا و اوضاع ایران را دیدند، و امید است که به بعض از بلاد دیگر هم سفر کنند؛ و چنانچه سفر کنند به خوزستان و آن همه جنایاتی که امریکا در خوزستان کرده است و آن همه جنایاتی که عمال امریکا در بلاد عربنشین ایران کرده است به اسم عجم ببینند آقایان، و ببینند که طرز تفکر آن آخوندهای درباری چیست و طرز تفکر آن سلاطین جور چیست؟ باید عمل کرد، گفتار تنها فایده ندارد، عمل لازم است. مسلمین باید در میدان بیایند، در صحنه بیایند، علمای اسلام باید در صحنه بیایند؛ همان طوری که علمای کشور ما آمدند و نتیجه گرفتند باید مسلمین را آنها در صحنه بیاورند، باید با تبلیغات، مسلمین را در صحنه نبرد بیاورند که دست عمال دولتهای بزرگ را کوتاه کنند یا آنها را خاضع کنند در مقابل اسلام.من اگر بخواهم همه گرفتاریهای مسلمین و راههای آن را بگویم؛ نه احاطه خیلی دارم به آن چیزها و نه وقت شما اقتضا میکند و نه حال من. لکن شمایی که در اینجا تشریف آوردید و مجالس دارید و گرد هم هستید و بررسی اوضاع را میکنید، یکی از بررسیهای مهم قضیه گرفتاریهایی است که ما پیدا کردیم از ابرقدرتها و راههایی است که آنها به آن راهها نفوذ پیدا کردند در کشورهای اسلامی؛ و دنبال فهمیدن درد، دوا را هم باید بررسی بکنید. و من امیدوارم که موفق بشوید. وقتی که برای خدا و برای رضای او کار بکنید مطمئن باشید که خداوند هم هدایت میکند شما را به راه رسیدن به مقصد، و هم با شما اعانت میکند و همراهی میکند و این مطلب در ایران تحقق پیدا کرد. شما ملاحظه کنید ایران که با یک جمعیت کمی، بدون هیچ سلاح و بدون هیچ تشکیلات در مقابل یک قدرت بزرگی که دو هزار و پانصد سال بر این کشور حکومت جائرانه کردند، و امروز هم یعنی در زمان ما هم قدرتهای بزرگ همه با او کمک بودند، همه به او سلاح میدادند، همه به او امکانات میدادند، این ملت کوچک در مقابل همه این قدرتها، چه قدرتهای شرقی و چه قدرتهای غربی ایستاد و از خوف از مرگ نترسید؛ و متحول شد به یک انسانهای الهی که عاشق دیدار خدای تبارک و تعالی و عاشق شهادت هستند، و مقصد خودشان را پیش بردند و دارند پیش میبرند. سایر کشورها هم همین باید باشد.
دولتها را آگاه کنند. اگر خاضع شدند دولتها و حاضر شدند به مضامین اسلامی رفتار کنند بپذیرند آنها را، و اگر حاضر نشدند با آنها ستیز کنند و نترسند از چیزی.
قدرتهای بزرگ منشا گرفتاریهای مسلمین
گرفتاریهای مسلمین همه از این قدرتهای بزرگ و تزریق کردن آنها و تلقین کردن آنها به نوکرهای خودشان در منطقهها و تمام گرفتاریهایی که مسلمین دارند از دست اینهاست، و تا از دست اینها نجات پیدا نکنند گرفتاریها رفع نمیشود. باید دید با چه حقی امریکا از آن طرف دنیا دستش را دراز میکند به این طرف دنیا و در کشورهای اسلامی دخالت میکند و میخواهد مقدرات کشورهای اسلامی را او تعیین کند. این ننگ برای مسلمین نیست که یک کشوری که دشمن خدا شمرده میشود، یعنی سرانش، یک دولتی که دشمن اسلام شمرده میشود و دشمن بشریت شمرده میشود، از آن طرف دنیا دستش را دراز کند با یک میلیارد جمعیت مسلم مقدرات کشورهای اسلامی را او تعیین کند؟ و نگویند تو چکارهای که در لبنان دخالت میکنی؟ تو چکارهای که در مصر دخالت میکنی؟ ما دست او را شکستیم و قطع کردیم و از کشور خودمان بیرونشان کردیم. امریکا میگوید که ما در منطقه منافع داریم! چرا باید او در منطقه ما منافع داشته باشد؟ چرا باید منافع مسلمین منافع امریکا باشد و او در منطقه منافع داشته باشد و یکی سوال نکند این را؟ یکی از کشورها سوال نکنند این را از امریکا، که شما چکاره هستید که آمدید میخواهید مقدرات این منطقه را درست کنید؟ شما چکارهاید؟ شما چرا آمدید؟ همه این مجالسی که به دست خود این قدرتهای فاسد ایجاد شده هم، ساکت نشستند، با اینکه دخالت دولتی در دولت دیگر این مسائل عمومی دنیاست که نباید بشود. لکن او بصراحت دخالت میکند و دولتهای مرتجع بسیار کثیف هم با صراحت از او میخواهند که دخالت بکند. و این مجلسهای عمومی نمیگویند چرا دخالت میکنی؟تو از آن ور دنیا چکارهای که آمدی اینجا مقدرات مردم را میخواهی دخالت کنی؛ مقدرات مسلمین را میخواهی دخالت کنی. و از او اسفناکتر قضیه اسرائیل است که بوقهای استعماری تا امروز هم اسرائیل را دارند ترویج میکنند، و در عین حال ایران را متهم میکنند که از اسرائیل اسلحه میخرد و با هم هستند، و گاهی هم میگویند ایرانیها با امریکاییها هستند. ایرانی که از پیشتر یا حدود بیست سال تا حالا در همه صحبتهای گویندگان متوجهشان، اسرائیل در صدر مسائلشان بوده است و مخالفت با اسرائیل در صدر مسائلشان بوده است ایران را متهم میکنند به اینکه از اسرائیل چیز [اسلحه] میآورند. آن وقت عراقی که از اسرائیل پشتیبانی میکند و اسرائیل از او پشتیبانی میکند، او نه، اسرائیلی نیست؟ او بر ضد اسرائیل است! اینها مصیبتهایی است که مسلمین نشستهاند گوش و چشم باز و قلبها در عما؛ باید چه کرد؟ ای ائمه جمعه بلاد اسلامی و کشورهای اسلامی، باید چه کرد؟ چرا ما به این روز نشانده شدیم که امریکا از آن ور دنیا بیاید و مقدرات کشورهای ما را تعیین کند، و مقدرات علمای اسلام را تعیین کند و لو با دست دیگران، و بصراحت بگوید که من منفعت دارم در منطقه، و دخالت آشکار در منطقه بکند و مسلمین نشسته باشند و ناظر باشند؟ ای ائمه جمعه همه بلاد اسلامی، مردم را آگاه کنید، این «چرا» را بین مردم بگویید، این «چرا» هم به غرب وارد است و هم به شرق وارد است. و چرا شوروی در ممالک اسلامی دخالت میکند، دخالت نظامی؟ امریکا هم همه جور دخالت میکند در همه کشورهایی که تحت سلطه او هستند یا میخواهد تحت سلطه ببرد؛ هم دخالت نظامی میکند، هم دخالت سیاسی میکند و همه جور دخالت. خوب، این چرا ندارد در دنیا؟ این یک میلیارد جمعیت نباید بگویند چرا؟ از این یک میلیارد جمعیت اگر نصفشان فریاد بزنند که چرا، امریکا کنار میرود. امریکا با دستِ خود دولتهای وابسته، با دستِ خود نویسندگان خبیث و گویندگان فاسد مقاصد خودش را پیش میبرد و مسلمین نشستهاند، و این نویسندگان مینویسند و این گویندگان میگویند، و این درباریها و روحانیون درباری کمک میکنند به این قدرتهای بزرگ و مردم نشستهاند و گوش میدهند و میبینند. تکلیف نیست؟ مسلمین دیگر در این عصر تکلیفی ندارند؟ مسلمین تنها هستند؟ ما نباید از تاریخ رسول الله عبرت بگیریم؟ یک نفر آدم پاشد و همچو کارهایی کرد. ما نباید از تاریخ عالم عبرت بگیریم که یک نفر موسی پاشد و با فرعون چه کرد؟ ما باید عبرت بگیریم. آقا آن روز پیغمبر اکرم عدهای همراهش نبود، خودش بود و خودش با همه دشمنها، حتی عشیره خودش دشمنش بودند. لکن اتکال به خدا، توجه به او، فنای در او، کار را پیش برد. نمیشود که انسان هم خودپرست باشد و هم خداپرست. نمیشود که انسان هم منافع خودش را ملاحظه کند و هم منافع اسلام. باید یکی از این دو تا باشد، یا باید الهی باشد یا شیطانی، این دو راه است. شما علاج بکنید مردم را به اینکه از این هواهای نفسانی بیرون بروند.
هواهای نفسانی منشا فساد در حکومتها
اگر حکومتهایی در اسلام به طور غیر قانونی دارند حکومت میکنند، از این هواهای نفسانی بیرون بروند و توجه بکنند به عزّت اسلام، به ارزشهای اسلام و برای یک پارک و یک- نمیدانم- باغ و یک ملک و یک چه، اسلام را زیر پا نگذارند، مسائل اسلام حل است.حُبُّ الدُّنْیا رَاْسُ کُلِّ خَطیئَه «1» همه خطاها از خود انسان و از این حب انسان به خودش هست. اگر آنهایی هم که در صدر اسلام بودند مثل مسلمین حالا بودند، آنها هم همان جا، در همان محلِ خودشان خفه شده بودند، لکن آنها به جان و دل برای اسلام کوشش کردند و رفتند؛ و نه برای اینکه کشوری بخواهند. کشور، اسلام میخواهد چه کند؟ برای اینکه آدم درست کند. رفتند که ستمکارها را شرشان را از سر مظلومان قطع کنند. دست ستمکاران را قطع کنند و وعده الهی را که: نُریدُ انْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ «2» را تحقق بدهند و بسیار هم موفق شدند. لکن آن قدری که آنها میخواستند نشد، آنها همه دنیا را میخواستند که آدم کنند. ائمه جمعه کوشش کنند مردم را به تقوا دعوت کنند، مردم را متقی کنند، مردم را از دنیا و از آمال دنیایی پرهیز بدهند. و اگر این معنا را موفق بشوند، موفق میشوند که بر خلاف آنهایی که بر مصالح اسلام سلطه دارند تجهیز خواهند شد.
دعوت به تقوا و ارزشهای انسانی
شما الآن غریب هستید اینجا و لو منزل خودتان هست. لکن تازه در این منزلتان تشریف آوردید و نمیدانید در ایران چه بود و چه شد و چه گذشت. ایران چه حالی بود؛ خیابانهای ایران به چه حالی بود. میکدهها از کتابخانهها بسیار بیشتر بود و عشرتکدهها هم و مراکز فساد هم و روزنامهها و مجلات و سینماها و تئاترها و دانشمندان و همهشان، همهشان با هم مخلوط شده بودند، و یک کشور شیطانی درست کرده بودند. طاغوتی درست کرده بودند و اسلام عنایتش را، لطفش را به این ملت مظلوم، در طول تاریخ عنایتش را، پرتو عنایتش را افکند بر اینها و اینها متحول شدند. انسان عشرتکدهای، متحول شد به انسان مجاهد اسلامی. انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت. و این عشق به موت است که تمام مسائل اسلام را دارد حل میکند. اگر نبود این جوانها و این رزمندههایی که همه عشق به موت دارند، از همه قشرهایی که هستند، از ارتش و سپاه و بسیج و سایرین و عشایر و سایر مردم که همه با هم هستند، اگر این تحول نبود، ما باز در زندانهای شاهنشاهی باید باشیم. مردم را متحول کنید. علاج این است که مردم را آگاه کنید و متحول کنید، دعوت کنید به تقوا، دعوت کنید به ارزشهای انسانی. ارزشهای انسانی در طاغوت عبارت از این است که چند تا سگ دارد و چند تا اتومبیل دارد و چند تا پارک دارد و چند تا نوکر دارد. تمام ارزشهای انسانی را زیر پا گذاشتند. و شما مردم را آگاه کنید، در این سمینارها راه را پیدا کنید و مردم کشورهای خودتان را از مسائل، از مسائل سیاسی بالخصوص. نترسید از این چهار تا درباری که میگویند آخوند نباید در سیاست دخالت کند. ایران بحمد الله الآن اکثریت قاطع اهل علمش در سیاست دخالت میکنند؛ در امور اجتماعی دخالت میکنند. و آن چند تایی که آن ته مانده، از دربار ماندند، آنها هم دیگر ازشان کاری نمیآید. شما باید ملت را این طور کنید و من که دعاگوی همه شما هستم به شغل خودم که عبارت از دعاگویی است قیام میکنم، و از خداوند تعالی نصرت مسلمین را در سراسر جهان و نصرت مستضعفین را در سراسر جهان بر مستکبرین طلب میکنم، و توفیق و تایید شما ائمه جماعات و ائمه جمعه را در این امر مهم اسلامی و در این سنگر اسلامی که هستید، توفیق شما را برای خدمت به اسلام از خدای تبارک و تعالی مسالت میکنم.و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته