در صدر اسلام مسائل سیاسی در مسجد و به وسیله آنهایی که امام جمعه بودند حل و فصل میشد، و نقشههای جنگ در آنجا کشیده میشد، و مع الاسف ما را رساندند به آنجا که در خطبههای جمعه جز چند کلمه موعظه و تحذیر از اینکه نبادا در امور دخالت کنید چیزی نبوده است. یا نماز جمعه نبود یا اگر بود، محتوا نداشت. یا حج را نمیگذاشتند بروند و اگر میگذاشتند، حج بیمحتوا بود. حجی که یک مجمع عمومی است برای مسلمین، و همه مسلمین در آنجا گرفتاریهای ایام سالشان را باید حل بکنند و باید همه دور هم بنشینند و دانشمندان آنها، عقلای آنها دور هم بنشینند و مسائل اسلامی را طرح کنند و گرفتاریهایی که در هر کشور هست که از دست حکومتها این گرفتاریها بوده است یا از دست قدرتهای بزرگ بوده است، خاطرنشان کنند و در راه حلش فکر کنند، نقشه بکشند. حج را به یک صورت بیمحتوا و مبتذل بیرون آوردهاند.