بسم الله الرحمن الرحیم
بارالها، از عنایات بیپایان و مراحم بینهایتت خاضعانه تشکر میکنیم که ما را در آغاز ششمین سال پیروزی با سرافرازی قرین فرمودی. پنج سال از قطع ید ستمشاهی و ستمکاران جهان بر ملت مظلوم ایران گذشت. محاسبات حسابگران شرق و غرب و ایادی غربزده و شرقزده آنان غلط از آب در آمد. اینان که چشمهایشان جز ظواهر و بند و بستهای مادی را نمیبیند و از قدرت ما فوق الطبیعه بیخبرند؟ محال میپنداشتند که یک ملت با دست خالی و بدون هیچ یک از ابزارهای جنگهای امروزی بر یک رژیم 2500 ساله که تا بن دندان مسلح به سلاحهای امریکایی و غربی و شرقی بود چیره شود.
و پس از آن، در محاسبات دیگرشان، این پندار که هر انقلابی باید یا متکی به غرب باشد یا به شرق، و یا این انقلاب اسلامی تازه و بیسابقه بیش از چند ماهی نمیپاید، غلط از آب درآمد. ماهها پس از ماهها و نیز سالها گذشت و ایران آرامش خود را باز یافت؛ و انقلاب و رژیم اسلامی چون کوهی خلل ناپذیر بر جای ماند؛ و جهان شرق و غرب را با قدرتی الهی مواجه نمود. و به خواست خداوند متعال، ملتهای اسلامی و مظلومان جهان در سراسر گیتی، با پرخاش بر قدرتهای اتمی و هستهای، رو به انقلاب و قیام علیه باطل و دیکتاتوری در شکل دمکراسی و جلادی در پوشش انساندوستی و غارتگری در لباس سوسیالیستی آوردهاند. و جلوی این سیل عالمگیر را با سلاح و زور نمیتوان گرفت. و با عنایات خاصه خداوند متعال و نظر کریمانه ولیّ امر و صاحب عصر، ارواحنا فداه، قدرت اسلام در ایران، که پرتوش در شرق و غرب جهان گسترده شده است، زبانزد همه قدرتهای شیطانی است، تا آن حد که در هر گوشه جهان که به دست مظلومان و غارتشدگان قیام و انقلاب یا انفجاری رخ میدهد مقامات بلندپایه قدرتهای جهنمی میگویند ایران در آن دست داشته است، یا جوانهای ایرانی این کار را کردهاند. و کاخهای ابرقدرتها، چون کاخ سفید، به دور خود دیوارهای امنیتی میکشند؛ و بر فراز کشتیها و ناوهای آنان هواپیماهای جنگنده در حرکت هستند. و خداوند تعالی آرامش را از آنان سلب نموده، و نصر به رُعب را نصیب مجاهدان در راه خود نموده است. «1» و شایعهسازان، که به خیال خود با دروغ و نسبتهای ناروا میخواهند انقلاب اسلامی را تضعیف کنند، با همین شایعهها ایران و مجاهدان ایرانی را تقویت میکنند. و به دنبال آن، ملتهای زیر ستم و مظلومان جهان روحیهای قوی پیدا مینمایند. و خداوند دین خود را با دست بدخواهان تقویت میفرماید.
باید قدرتهای جهان بدانند امروز مثل دیروز نیست که با یک تشر ملتها چون دولتها از میدان عقبنشینی کنند. امروز این قدرت شیطانی امریکا و همداستان و دستان اوست که با یک انفجار در گوشهای از جهان کاخهایشان بسته میشود و اطراف آنها دیوارهای بتونی کشیده میشود. جمهوری اسلامی ایران در عین حال که در هیچیک از انفجارها دست نداشته است، لکن این هنر را کرده که بتهای عظیم تخیلی را شکسته، و رعب و وحشت را از دل مظلومان برداشته و در دل ستمگران گذاشته است. و این خود از یک ملت بیعدّه و عُدّه کافی معجزهای است که به ید قدرت الهی تحقق یافته است.
امریکا باید بداند که تصمیمات عجولانه و دست و پا کردنهای بدون سنجش، که اخیراً اعلام نمود که ایران را در لیست کشورهای موافق یا دخیل در اعمال تروریستی قرار داده است، گرهی را برای او باز نخواهد کرد و راه مفری پیش رویش نخواهد گذاشت؛ چرا که اکنون جهان مستضعفان برای قطع ید ستمکاران، چه به صورت قیام و انقلاب و چه به صورتهای دیگر، بسیج شدهاند. و برای ایران نیز مشکلی پیش نخواهد آورد؛ چرا که امریکا پس از شکست در ایران با استفاده از همپیمانان غربی خود در اروپا دست به محاصره اقتصادی ما زد و هر چه توانست انجام داد، و ما با گرمی تمام از آن استقبال کردیم. اداره کنندگان کاخ سفید باید بدانند که دنیا عوض شده است، و قدرتهای شیطانی از حربههای استعماری کهنه و نو خلع سلاح شدهاند. کارگزاران سیاست امریکا باید طرز تفکر و سیاستهای خود را تغییر دهند. و گمان نکنند اداره کل جهان در دست آنهاست، و همه کشورها چشم و گوش بسته در اختیار آنان هستند. باید توجه کنند که قطع رابطه و تحریم اقتصادی و لیستهای دروغین آنها دنیا را بر کشوری تنگ نخواهد کرد. چنانچه وارد نمودن مصر را در سازمان کنفرانس باصطلاح اسلامی «2»، با آن مقدمات و موخرات و بست و بند نمودن با حسین «3» و حسن «4» و حُسنی «5»، عقدههایی را که از بیداری ملتها و پرخاشگری آنها برای اینان حاصل شده است حل نخواهد نمود. عجب نیست که امریکا و سرسپردگان او برای برگشتن مصر به جرگه اعراب به هر دری میزنند؛ تاسفآور و عجیب وضعیت سران اعراب است که پس از آن مقدمات طولانی و تبلیغات و رفت و آمدهای پشت پرده و روی پرده و هیاهوهای عجیب و غریب و صحبت از طرحهایی که در اجتماع ملوک و روسای جمهور و سران بلندپایه کشورهای عربی و غیر عربی میشد شاید کسانی که آنان را نمیشناختند منتظر بودند که در این گردهمایی از مشکلاتی که برای اسلام و مسلمانان و ملتهای مظلوم جهان از دست ابرقدرتها پیش آمده بحث و گفتگو شود، و طرحهایی برای اصلاح حال ملتهای دربند ریخته شود و راه حل مشکلات جهانی آنها را پیدا کنند با آن همه تشریفات نشستند و برخاستند و تمام مشکلات اسلام و مسلمین را خلاصه کردند در برگشت مصرِ معاهد با اسرائیل به حوزه اعراب! آن روز مصر را برای قرارداد با صهیونیست خارج کردند؛ و امروز به خاطر تثبیت و شناسائی اسرائیل برگرداندند! آن روز مصر را برای پشت کردن به خواست اعراب خارج کردند؛ و امروز آن را به خاطر بوسیدن دست امریکا برگرداندند.
آن روز مصر را برای خیانت به آرمان فلسطین خارج کردند؛ و امروز برای امضای دستجمعی آن خیانت آن را برگرداندند. و تاسفآورتر و ننگینتر آنکه مصر با کمال بیاعتنایی هیچ شرطی را قبول نکرد. و یکی از مقامات بالای قاهره گفت سران عرب باید به اشتباه خود اقرار کنند! مساله لبنان، مساله افغانستان، و مسائل دیگر ملتهای عرب مشکلی نبود که باصطلاح سران کشورهای اسلامی وقت عزیز خود را صرف امثال آن کنند! ملتهای مظلوم و محترم غیر عرب و عرب و مسلمانان این ننگ را چگونه تحمل کنند که اینان فرمانروایان آنها هستند. آیا وقت آن نرسیده است که ملتهای اسلامی از جای خود برخیزند و سردمداران خود را یا در مقابل شرف اسلام خاضع کنند، و یا با آنان همچون ایران عمل کنند؟ آیا حکومتهای باصطلاح اسلامی در خواباند و نمیبینند که امروز وضع ملتها غیر از سابق است؟ نمیخواهند بفهمند که چشم و گوشها باز شده است و فریبکاریهای از قماش شرقی یا غربی توان خود را از دست داده است؟
نمیدانند و نمیبینند که انقلاب اسلامی صادر یا در شرف صدور است، و با تاییدات خداوند متعال پرچم اسلام در آتیهای نه چندان دور به دست ملتهای اسلامی، بلکه مظلومان تشنه عدالت اسلامی، در سراسر عالم به اهتزاز درخواهدآمد؟ پس بهتر نیست که حکومتها به خود آیند، و از گناه بزرگی که در کازابلانکا مرتکب شدند و به شرف اسلام و مسلمانان، خصوصاً اعراب، تجاوز کردند و برای خود ننگ تاریخی بجای گذاشتند توبه کنند و بازگشت به خدای قادر قاهر نمایند، که مبادا آتش قهر او تر و خشک را بسوزاند؟
اکنون در آغاز سال ششم پیروزی لازم است تذکراتی را که کراراً عرض کردهام بازگو کنم. فَإنَّ الذِّکرَی تَنفَعُ المُومِنینَ. «6»
1- اکنون که بحمد الله در سایه عنایات خداوند متعال و ادعیه حضرت بقیه الله الاعظم، روحی لمقدمه الفداء، جمهوری اسلامی با سعی و کوشش قشرهای مختلف ملت با استقرار و پایداری به جلو میرود، از ملت عظیم الشان خواهانم که به طور فعال در صحنه حاضر، و از کمک به دولت خدمتگزار و جبههها و پشت جبههها دریغ ننمایند. مسئله دفاع از اسلام و کشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین از واجبات کفایی است. و همه ما، به حسب امکاناتی که در اختیار داریم، لازم است احتیاجات جبههها و پشت جبههها را، که آن نیز کمک به دفاع است، برآورده نماییم. و این جانب با تشکر از ملت بزرگوار ایران، که انقلاب را با حضور خود و فداکاریهای بیدریغ به ثمر رسانده و به پیش میبرند. میخواهم که به حضور فعال خود ادامه دهند؛ و در این حضور رضای خداوند تعالی را جلب نمایند. و امیدوارم که حق تعالی با عنایات خود نسبت به این ملت معظّم، همه را از مجاهدین فی سبیل الله محسوب، و در اجر مجاهدان صدر اسلام در رکاب پیامبر، صلی الله علیه و آله و سلم، شریک فرماید.
2- قلم و بیان این جانب عاجز است از قدردانی و شکرگزاری از مجاهدین فداکار اسلام که با مجاهدت و جانبازی در راه هدف و حفظ آرمانهای اسلامی و پیروزیهای عظیم در تمام جبههها موجب افتخار و سرافرازی جمهوری اسلام و اولیای خدا، علیهم الصلاه و السلام، شدند. با چه بیان و قلم از جوانانی که به عشق خداوند و شوق لقاء الله در سبقت در دفاع از حق و اسلام عزیز سر از پای نمیشناسند و تنها سرمایه بزرگ خود را که جان است فدای هدف مقدسی میکنند که انبیا و اولیای بزرگ خدا، همچون سید مظلومان و سرور فداکاران، نمودند و ندای هَیَهات مِنَّا الذِّلَهُ «7» آن بزرگمرد تاریخ را با قول و عمل خود در سراسر کشور بلکه جهان سر میدهند، میتوان تجلیل نمود. و با کدام قلم و بیان میتوان از عزیزانی که سنگرهای جنگ را به محراب مسجد و معراج الی الله تبدیل کردند ثنا کرد. گیرم که قلمفرسایان هنرمند بتوانند میدانهای شجاعت و دلاوری آنان و قدرت و جسارت فوق العاده آنها را در زیر آتش مسلسلها و توپها و تانکها ترسیم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتوانند پیروزیهای هنرمندانه آنان را در آن شبهای تار در مقابل موشکها و بمب افکنهای دشمن غدّار و عبور از پیچ و خمهای سیمهای خاردار و کوههای سر به فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خدا از سنگرهای بتونی و مجهز به جهازهای پیشرفته را مجسم نمایند؛ لکن آن بعد الهی عرفانی و آن جلوه معنوی ربّانی، که جانها را به سوی خود پرواز میدهد، و آن قلبهای ذوب شده در تجلیات الهی را با چه قلم و چه هنر و چه بیانی میتوان ترسیم کرد. راستی این غربیان و شرقیان و غربزدگان و شرقزدگان و ملی گرایان این فداکاریها را با این بعد معنوی و روح عرفانی و عشق الهی با چه چیزی توجیه و تحلیل میکنند؟ اینجا عمل و جسارت مطرح نیست؛ انگیزه و روح و جهت لَدی الربّی آن مطرح است. عشق به محبوب حقیقی، که همه چیز را محو میکند و هر انگیزهای غیر از عشق به او را میسوزاند، مطرح است. در کدام جنگ و نهضت و انقلاب و شورش، در طول زمان و سراسر خلقت، سربازانی چنین و فداکارانی مانند ایران را سراغ دارید؛ جز در طبقه اولیای الهی و تربیتشدگان در مکتب آنان، که فرزندان این دیار به نور آنان استضائه «8» کرده و از خود رستهاند. و در کجا، در لابلای تاریخ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و سایر بستگان اینان را سراغ دارید که پس از چند قربانی باز برای قربانی دیگر فرزندان خود پیشقدم میشوند. این مکتب قرآن و اسلام راستین است؛ و اینان فرزندان این قرآن و این مکتب و آن صاحب مکتبمان. سلام و تحیات خدا و رسولانش بر این مادران و پدران و این فرزندان عالیمقام. و درود بر این جانبازان و از هر چیز در راه هدف گذشتگان باد.
3- ای عزیزان اسلام و سرمایههای ملت، مجاهده کنید که خودیت را از سرّ قلب خود بزدایید. و باید بدانید و بدانیم که هر چه هست اوست و جلوه جمال او. جسم و جان و روح و روان همه از اوست. بکوشید تا حجاب خودیت را بردارید، و جمال جمیل او جل و علا را ببینید. آن گاه است که هر مشکلی آسان و هر رنج و زحمتی گوارا؛ و فدا شدن در راه او احلی «9» از عسل، بلکه بالاتر از هر چیز، به گمان آید. مبادا غرور شجاعت و جوانی و پیروزی در دل شما راه یابد، که با آمدن آن، همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال درهم شکند. بکوشید تا همه قشرهای سلحشور، از ارتش و سپاهی و بسیجی و ژاندارمری و کمیتهای و شهربانی و عشایر، همه در هم ذوب شوید و تو و من را از میان بردارید، و چون ید واحده و قدرت واحده بر دشمن بتازید، و مقصد همه دفاع از اسلام و میهن اسلامی باشد؛ تا پیروزی هر قشر پیروزی قشرهای دیگر باشد؛ و هدف مطرح باشد، نه سپاه و ارتش و سایر سلحشوران.
این جانب به همه قوای مسلح هشدار میدهم که اگر خدای نخواسته با دست شیاطین و دشمنان انقلاب چنین مسائلی و لو در آینده پیش بیاید، مطمئن باشید که عنایت حق تعالی از شما سلب میگردد، و در جنگ با دشمنان اسلام شکست نصیبتان خواهد شد؛ و در پیشگاه ملت اسلام رسوا شده و ننگ ابدی را باید تحمل کنید؛ و از آن بالاتر، در بارگاه قدس قادر متعال ساقط و با خذلان آخرت خدای نخواسته مواجه میشوید. عزیزان من، مطلب مهم است. ننگ و شرافت است و شقاوت و سعادت. پس، لازم است جداً از هواهای نفسانی، که ریشه شیطانی دارد، بر حذر باشید؛ و دست برادری و برابری یکدیگر را، که تا کنون به توفیق خدا با هم فشردهاید، بیشتر بفشارید؛ و اسلام و مصالح کشور خود را در نظر بگیرید، و به چیز دیگری جز آن فکر نکنید. خداوند یار و یاورتان باد.
4- از مسائل بسیار مهمی که در آینده نزدیک با آن مواجه هستیم مساله انتخابات دوره دوم مجلس شورای اسلامی است. این مساله از جهات مختلف آن قدر حساس و حیاتی است که هر چه درباره آن گفته شود بجاست. گویندگان محترم در هر موقع مناسبی و در هر اجتماعی، در سراسر کشور، خصوصاً در نماز جمعهها، چه ائمه جمعه محترم و چه سخنرانان قبل از خطبهها، جهات مختلف اهمیت آن را به ملت گوشزد نموده؛ و خطرات ناشی از سوء جریان آن را که به سرنوشت ملت و اسلام بستگی دارد با آنان در میان گذارند. مجلس محلی است که اکثریت قاطع مسائل مهم کشور بیواسطه یا با واسطه به آن وابسته است. هر چه به سر این ملت مظلوم در طول زمان، پس از مشروطیت تا دوره آخر انتصابات ستمشاهی آمد، به طور قاطع از مجلسهای فاسد بود که ملت در انتخاب نمایندگانش یا هیچ دخالت نداشت، یا دخالت بسیار ناچیزی داشت. روحانیون را یکسره از دخالت بر کنار کردند؛ و با توطئههای موذیانه و تبلیغات مسمومِ مُلهم از غرب، که توسط روشنفکران و غرب و شرقزدگان خائن یا نفهم صورت میگرفت، مجلس را در نظر روحانیون و متدینین به گونهای ساخته بودند که دخالت در انتخابات از معاصی بزرگ و اعانت به ظلم و کفر بود! و روحانیت بکلی از صحنه خارج شد و به انزوا کشیده شد؛ و دست قلدران و شرق و غربزدگان باز شد؛ و کشور را به آنجا کشاندند که دیدید و دیدیم. مع الاسف امروز هم آن افکار پوسیده در نادری از معممین بیخبر از دنیا دیده میشود. در حالی که اگر در هر شهری و استانی چند نفر موثر افکار، مثل مرحوم مدرس شهید، را داشتند، مشروطه به طور مشروع و صحیح پیش میرفت، و قانون اساسی با متمم آن، که مرحوم حاج شیخ فضل الله «10» در راه آن شهید شد، دستخوش افکار غربی و دستخوش تصرفاتی که در آن شد نمیگردید، و اسلام عزیز و مسلمانان مظلوم ایران آن رنجهای طاقت فرسا را نمیکشیدند. به دنبال خروج روحانیون، یا به عبارت دیگر، اخراج آنان از صحنه، عموم متدینین، از هر قشری از اقشار، چه فرهنگی، چه کارگری، چه اداری و بازاری و چه غیر اینها، نیز از دخالت کناره گرفتند یا بر کنارشان کردند؛ و آن شد که شد. اکنون ما باید از آن توطئهها و مفاسدی که از انزوای متدینین پیش آمد و سیلیای که اسلام و مسلمین خوردند عبرت بگیریم؛ و بدانیم و بفهمیم که نظام اسلام و اجرای احکام آسمانی آن و مصالح ملت و کشور اسلامی و حفظ آن از دستبرد اجانب بستگی به دخالت اقشار ملت و بویژه روحانیون محترم و مراجع معظّم دارد. و اگر خدای نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامی، از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه، لطمه و صدمهای وارد شود، یک یک تمام ملت در پیشگاه خدای قهّارِ توانا مسئول خواهیم بود؛ و نسلهای آینده، که ممکن است از کنارهگیریهای کنونی مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند، ما را نبخشند. پس، یکی از وظایف مهم شرعی و عقلی ما برای حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور در حوزههای انتخابیه، و رای دادن به نمایندگان صالح کاردان و مطلع بر اوضاع سیاسی جهان و سایر چیزهایی که کشور به آنها احتیاج دارد میباشد؛ چه از روحانیون باشند، چه نباشند. و مجلس چنانچه محتاج به علما و روحانیون مطلع از احکام شرعی و سیاسی اسلام است، محتاج به متخصصین رشتههای مختلفی است که کشور احتیاج به آنها دارد. مجلس امروز مواجه است با دنیای پر آشوب صنعتی و سیاسی پیچیده و فرهنگهای غربی و شرقی و صحنههای تنازع بقای بین المللی. و چنین مجلسی باید انباشته از مطلعین و دانشمندان و متخصصان در هر رشته باشد. و لازم است کسانی که کاندیداهایی به ملت معرفی میکنند در نظر داشته باشند که از مطلعین هر رشته تخصصی چند نفری در بین کاندیداهای آنها باشد. و اگر کسی یا کسانی را در غیر گروه یا صنف خود یافتند که از افراد گروهشان لایقتر است او را کاندیدا کنند.
مساله انتخابات یک امتحان الهی است که گروه گرایان را از ضوابط گرایان ممتاز میکند، و مومنین و متعهدین را از مدعیان جدا مینماید. و کسانی که خود را کاندیدا میکنند، یا کاندیدا گروههایی هستند، اگر خود را صالح برای وکالت در یک چنین مجلسی نمیدانند و وجود آنها در این مکان نفعی برای کشورشان ندارد، خدای متعال را در نظر بگیرند و رضای او را بر رضای خود مقدم دارند، و چنین خلاف ناشایستهای را مرتکب نشوند. و حضرات روحانیون، از ائمه جمعه و جماعات یا سایر آقایان محترم، توجه کنند که شهرهای خود را از خدمتگزاران به ملت و بندگان صالح خدا خالی نکنند، که خدمت به مردم و رفع حاجات آنان و تربیت علمی و اخلاقی بندگان خدا، که شغل شریف روحانیت است، بر هر چیز مقدم است؛ مگر آنکه بدانند وجود آنها در مجلس برای خدمت به اسلام مفیدتر است. میزان در نظر همه ارزش خدمت باشد، نه خدای نخواسته تحصیل مقام. و شما میدانید در جمهوری اسلامی مقاماتی که در رژیمهای دیگر مطرح است، و برای تحصیل آن دست به همه نوع فعالیت مشروع یا غیر مشروع میزنند، مطرح نیست. و اساساً این مقامات ارزشی ندارد، مگر آنکه خدمت به خدا و خلق خدا باشد. شماها تابع آن بزرگ مرد تاریخ، صلوات الله علیه، هستید که درباره حکومت آن کلام را فرمود. «11»
و اما مردم در سراسر کشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند؛ و احدی حق تحمیل خود یا کاندیداهای گروه یا گروهها را ندارد. هیچ مقامی و حزبی و گروهی و شخصی حق ندارد به دیگران که مخالف نظرشان هستند توهین کنند، یا خدای نخواسته افشاگری نمایند؛ گرچه همه حق تبلیغات صحیح برای خود یا کاندیداهای خود یا دیگران را دارند، و هیچ کس نمیتواند جلوگیری از این حق نماید. و البته لازم است تبلیغات موافق مقررات دولت باشد. و احدی شرعاً نمیتواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رای بدهد. و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولی رای دهنده تشخیصش بر خلاف همه آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست، و نزد خداوند مسئولیت دارد. و اگر گروه یا اشخاص صلاحیت فرد یا افرادی را تشخیص دادند و از این تایید برای رای دهنده اطمینان حاصل شد، میتواند به آنها رای دهد.
و بالجمله، حکومت حکومت اسلام و مردم است؛ و مجلس از مردم است، و رای نیز از آن مردم است؛ و احدی تحت فرمان مقام یا مقاماتی نیست. لازم به تذکر است که اهالی محترم هر حوزه انتخابیه فرد یا افرادی را کاندیدا نموده، و برای آنان فعالیت صحیح قانونی و شرعی انتخاباتی نمایند. و برای هر چه بهتر و پرشورتر شدن انتخابات هیچ حوزهای برای حوزه دیگر کاندیدا تعیین ننماید. و همچنین صلاحیت و عدم صلاحیت شخص و یا اشخاص کاندیدا را تایید و تصدیق ننماید. دخالت در انتخابات هر حوزه به عهده خود آن حوزه میباشد. و بهتر است که نمایندگان تمامی اقشار حوزهها برای تعیین فرد یا افراد مورد نظرشان تبادل نظر نمایند. با تمام این اوصاف، تمامی افراد در صورت دارا بودن شرایط لازم، در تعیین کاندیدا و یا کاندیدا شدن آزاد و مختارند.
5- مسئله حوزههای علمیه فقاهتی و مسئله دانشگاهها از اهمیت ویژهای برخوردارند، زیرا به منزله مواد خام مقدرات یک ملت و کشور هستند. این دو مقامْ مرجع نشر حقایق اسلام و مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و دیگر مسائل مورد اطلاع کشور میباشند. با وجود این قشر موتور حیات یک نظام به کار میافتد. اینان هستند که اصلاح و صلاح آنها کشور را به صلاح میکشاند؛ و خدای نخواسته فسادشان منشا فساد یک ملت است. مدرسه و دانشگاه اگر فعال و صالح بودند، مجالس گذشته و دولتهای گذشته و قضای گذشته به آن مصیبتباری نبودند و آن همه مصیبت برای کشور و ملت مظلوم ما پیش نمیآمد. اگر ملت ما بخواهد گرفتار چنگال قدرتهای متجاوز و دنبالههای آنان و همچنین گرفتار حکومتهایی مثل دوره قاجار، و صد مرتبه بدتر از آن رژیم پهلوی، نشود، باید برای اصلاح این دو قطب همت گمارد. و اگر طلاب و فضلا و علما و مراجع عظام و قشر دانشگاهی، از اساتید محترم و دانشجویان، و همچنین کلیه دانشمندان بخواهند کشورشان مبتلا به استعمار و استثمار جهانخواران نشود، باید در تربیت صحیح اسلامی، ملی، انقلابی ملت کوشش کنند؛ و نیز دانشجویان و طلاب با کوشش فراوان به راهنماییهای اساتید و معلمان و مربیان در ساختن خویش تلاش نمایند؛ و نیز در تحکیم وحدت به صورتی جدی بین دانشگاهها و مدارس علوم اسلامی کوشش نمایند. چرا که دشمنان ملت و میهن از تفرقه بین اینان سودها بردند و کشور و اسلام ضررهای جانکاه کردند. امروز فضلا و مدرسین علوم اسلامی طریقه سلف صالح را حفظ، و افکار خود را برای هر چه پربارتر کردن فقه و تفسیر و فلسفه و سایر علوم اسلامی به کار برند؛ و شاگردان خود را برای همین مقصد الهی هدایت کنند. و اساتید و دانشمندان دانشگاهها همّ خود را در مسائل علمی مختلفی که یک امت بدانها احتیاج دارد صرف نموده و استقلال علمی و فرهنگی را پیریزی نمایند؛ تا پس از مدتی به خواست خداوند تعالی، در سایه کوشش و به کار انداختن افکار عالیه خود و اعتماد به نفس، احتیاج علمی دانشجویان عزیز را آن گونه برآورند که از رفتن به خارج مستغنی شوند. و این امری است شدنی. و اگر تبلیغات خارجی و داخلی عمال غرب و دلباختگان به غربیها نبود، تا کنون تحقق یافته بود. لکن روشنفکران غربزده، این سرسپردگان به انگلستان و فرانسه در سابق و پس از آن به امریکا، نگذاشتند ما به خود آییم و جوانان ما را مایوس نمودند؛ و به سر دانشگاهها آن آوردند که دیدیم. فسادْ مجلس و دولت و همه جای کشور را فرا گرفت. اکنون وقت آن است که به خود آییم و توطئههای استعماری را خنثی کنیم. و جوانان عزیز ما، که سرمایههای میهن هستند، باید بدانند که رفتن به غرب و شرق برای آموختن علوم مختلفْ آنان را از رسیدن به مقصود، که استقلال و آزادی است، بازمیدارد، و وابستهترشان خواهد نمود. دشمنان ما، که به کشورمان چشم طمع دوختهاند، هرگز نخواهند گذاشت ما استقلال پیدا کنیم و از وابستگی رها شویم. باید به خود تلقین کنیم که در غرب هیچ خبری جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالی نیست. و باید همه بدانیم که دشمنان غارتگر ما چشم طمع به دانشگاهها دوختهاند که و لو در آیندهای دور به دانشگاهها رخنه کنند و جوانان پاکدل را با افسانهها و دروغپردازیها منحرف نمایند، و راه را برای خود و چپاولگریها و استثمارها باز نمایند. اساتید متعهد به مصالح کشور و جوانان پر شور وطنخواه ناظر باشند که مبادا در صفوف آنها از غربزدگان فرصت طلب رخنه کنند، و مقاصد شوم جهانخواران را بتدریج تحمیل نمایند. اگر کوچکترین انحراف را در اقوال و اعمال شخصی دیدید، آن را کوچک نشمارید، و بلافاصله در نطفه خفه کنید. خداوند پناهتان باد.
6- قوه قضائیه، که ملجا و پناهگاه مردم ستمدیده است، قوهای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد. و اگر کسانی پیدا شوند که ندانسته در امور قضایی دخالت میکنند، باید بدانند که بر خلاف دستورات شرعیه و نظام جمهوری اسلامی عمل کردهاند. و اگر دانسته تخلف میکنند، مستحق عقاب و تعقیباند. و بر دولت و قوای اجرایی است که از تجاوز و تخلف هر کس در هر جا جلوگیری کنند. و کسانی که پس از احضار در محاکم قضایی از حضور در آن سرپیچی میکنند باید مورد تعقیب واقع و تعزیر شرعی شوند. و کسانی که از حکم قضات شرعی تخلف میکنند و در مقابل آن مقاومت میکنند بر خلاف اسلام و امر خداوند عمل کردهاند، و باید مورد تعقیب واقع شوند. و کسانی که از قاضی شکایت دارند، یا به حکم قاضی اعتراض دارند، باید به مقامات صالحه رجوع نمایند؛ و به هیچ وجه خودسرانه عملی را انجام ندهند و باید بدانند که احکام صادره از قضات شرعی مادامی که خلاف شرع بودن آن در محاکم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب العمل است. مجلات و روزنامهها و رسانههای گروهی توجه داشته باشند که تضعیف قوه قضائیه بر خلاف موازین اسلامی است؛ و از پخش چیزهایی که موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست احتراز کنند. این کشور اسلامی است، و باید هر امری موافق با موازین اسلامی باشد. شکایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد. و شاکی هر کس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانههای گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا کند، و علیه قوه قضائیه جوّسازی نماید. و روزنامهها و مجلات و رادیو تلویزیون توجه به این مسائل و اشباه آن را داشته باشند. و بالجمله، مساله قضا و احترام از قضاتِ محترم و اطاعت از احکام صادره آنها امری است که مورد اهتمام اسلام است. خداوند همه را موفق فرماید.
از طرف دیگر، دستگاه قضایی و قضات محترم توجه داشته باشند که در حساسترین مکانِ نظام خدمت میکنند. خیلی سعی کنند تا حتی اشتباهی انجام ندهند. و در صورتی که متوجه اشتباه شدند، به هیچ وجه از برگشت از حکمشان خجالت نکشند؛ که خجالت در پیشگاه خداوند متعال بسیار سنگینتر از خجالت از مردم است. سعی کنند با کمال دقت و مهربانی و قاطعیت با تمام افراد مواجه گردند، تا مردم از آنان راضی گردند؛ که رضایت مردم رضایت خداوند را به دنبال دارد. قضات محترم سعی کنند مردم را بیجهت معطل ننمایند و هر چه زودتر به کار آنان رسیدگی نمایند.
7- امروز کشور ایران، به جرم آنکه میخواهد احکام مترقی اسلام را اجرا کند و قدرتهای بزرگ از آن هراس دارند و حکومتهای منطقه نیز به توهّم غیر صحیح از آن خوفناکاند، مورد هجوم همه زورگویان شده است و از هر تبلیغات و تسلیحاتی بر ضد آن فرو گذار نمیکنند. در این جوّ جهانی ملت و دولت باید با تمام توان از هم پشتیبانی کنند؛ و هر چند گلههای برادرانه از هم داشته باشند، دست برادری و برابری به هم دهند.
دولت با تمام توان در خدمت ملت است. و اگر نقیصهای در کار باشد، اجتناب از آن در نظامی که تازه مولود است و هنوز دوران انقلاب را پشت سر نگذاشته است و در حال جنگ است، آن هم جنگ با جهانخواران شرق و غرب که در تمام ابعاد با هم به ستیز برخاستهاند، غیر ممکن است. و استقامتی که دولت در این جوّ جهنمی نموده قابل تقدیر و تشکر است. باید ملت با تمام توان از آن پشتیبانی کند؛ و نقیصهها را به خود دولت گوشزد کند، و با آن در رفع آنها همدست شود. و دولت نیز لازم است در رفع نقیصهها اهتمام داشته باشد. و بالجمله، اگر تمام اقشار ملت و تمام اعضای دولت و قوای مسلح و عشایر همدست و همداستان از کشور خود و اسلام دفاع نکنند و خدای نخواسته شکستی پیش آید، همه در مقابل خداوند تعالی مسئول، و در مقابل نسلهای آینده و مظلومان جهان مردود خواهیم بود. و آنچه ذکر شد به آن معنا نیست که انتقاد سازنده و هشدارهای پدرانه و برادرانه از طرف مجلس که حق آن است اشکال داشته باشد؛ بلکه آن مطلوب است. و هرگاه که خدای نخواسته انحرافی دیدند، اعتراض کنند، و حتی در حد استیضاح پیش روند.
8- ملت و دولت ایران، بلکه تمام مسلمانان متعهد و متوجه به مصالح اسلام و جهان و مستضعفان آگاه از مسائل جهان، این ستمدیدگان تاریخ، از بعض اعمال دولتمردان منطقه و سایر کشورهای اسلامی ناراضی و ناراحت هستند و اعمال آنان را بر خلاف شئون اسلام و کشورهای اسلامی میدانند. و تلاش سران این کشورها در قالب کنفرانسها را در راهی که جز شناسایی اسرائیل غاصب و بازکردن هر چه بیشتر دست امریکا در منطقه و کشورهای اسلامی و کمک به چپاولگری ذخایر عظیم مسلمین و کمک و دامنزدن به جنگی که علیه مسلمین لبنان مظلوم بپا کردند و کمک به تجاوز صدامیان در جنگی که به ایران تحمیل کردند، که آن هم به استحکام پایههای حکومت غاصبانه اسرائیل کمک میکند، [نیست] همه را محکوم میکنند. ما کنفرانس مراکش را، چه از جهت محل و چه از جهت محتوای آن، محکوم مینماییم. شما محلی را انتخاب کردید و شخصی را به ریاست کنفرانس قبول نمودید که در همان هنگام که کوشش در قبول طرح «کمپ دیوید» یا فهد میشد، ملت مراکش را به خاک و خون کشید؛ و موج اعتراض ملت مراکش همه شهرها را فرا گرفت. و میزبان شما بار دیگر دستش تا مرفق به خون مظلومان مظلوم [و] مسلمانان مظلوم آغشته گشت. با همه این مصایب و مسائل که اعراب و سایر مسلمانان جهان دارند، باز از آنجا که مقدراتشان به حسب اسلامِ بزرگ به هم پیوند خورده است، پیشنهاد میکنم که علما و روشنفکران همه کشورهای اسلامی، به انگیزه پیدا کردن راهی برای نجات کشورهای اسلامی از چنگال ابرقدرتهای غرب و شرق و برای بیرون کردن سران کشورهای اسلامی از تحت سلطه جهانخواران و برای ایستادگی در مقابل استعمار و استثمار، طرحی بریزند که هر چه بیشتر با یکدیگر در تماس باشند. و اساس طرح را بر بیداری خلقهای محروم بگذارند. و به یقین باور کنند که راه را خواهند یافت و پیروز خواهند شد. امیدوارم خدای متعال و بندگان او از آنها راضی شوند و در دو جهان رو سفید شوند، و نامشان به نیکی در جهان و نسلهای آینده زبانزد شود. و مطمئن باشند که وضع دنیا به طور اساسی در شرف تغییر است؛ و دنیای امروز اجازه نمیدهد که در جهان دو قدرت هر کاری میخواهند بکنند و در کشورها یک عده سرنوشت ملتها را در دست گیرند. پس، بهتر است علما و روشنفکران متعهد قبل از تحول عمومی، خودشان را به ملتها نزدیک کنند و آنان را به حساب آورند، و تحت فرمان قرآن کریم و سنت رسول اکرم، صلی الله علیه و آله و سلم، با آنها رفتار نمایند. و با این ترتیب نظر ملتها را به خودشان جلب تا این جدایی که بین روشنفکران هر جامعه و تودههای زحمتکش و فقیر جوامع پیدا شده است یا بکلی رفع، و یا کم گردد. امروز مردم ما صحبتهای روشنفکر مآبانه را نمیفهمند. باید با زبان مردم درد مردم را بیان کرد. تنها در این موقع است که مردم پشتیبان شما میشوند، و از تحت سلطه ذلت بار ابرقدرتها و وابستگان آنان بیرون میآیند، و در حصن حصین «12» کلمه لا إله إلا الله در خواهند آمد. و درست در این صورت است که همه ملتهای اسلامی با یکدیگر دست برادری داده، و به زندگی شرافتمندانهای که لذتش صد بار از این زندگانی پر تشویش و متزلزل بالاتر و بالاتر است، به سوی تعالی و ترقی در دین و دنیا، پیشرفت مینمایند. و آن دسته از مردمی که فریب تبلیغات شرق و یا غرب را خورده و شرق و یا غربزده شدهاند از فرهنگ اسلام آگاهی کامل ندارند؛ و الّا همه با روی گشاده به آغوش اسلام میآیند. امید است روشنفکران ما و تمام کشورهای اسلامی حس اتکا به نفس و استقامت در مقابل تمامی ابرقدرتها را با بیانی ساده برای مردم کشورهای اسلامی بیان کنند و مطمئن باشند که هیچ کس ذاتاً مایل نیست که وابسته باشد. ما باید با تمام توان کوشش کنیم تا مردم متوجه گردند که میشود روی پای خودمان بایستیم؛ میشود در مقابل شرق و غرب از فرهنگ و حیثیت ملی اسلامیمان دفاع کنیم؛ و میتوانیم دنیای مادی را شکست دهیم و پرچم لا اله الّا الله و محمداً رسول الله را در تمامی دنیا به اهتزاز درآوریم.
9- از اموری که هر چه بیشتر باید به آن توجه شود رفاه حال زندانیان است. چه گروههایی که بر ضد جمهوری اسلامی قیام مسلحانه نموده و مردم بیگناه کوچه و بازار را به خاک و خون کشیدهاند؛ و چه کسانی که با فروش و توزیع مواد مخدره فرزندان کشور را به فساد کشاندهاند؛ و چه سایر گناهکاران. اینان اکنون اسیران شما هستند، و به دست خود به اسارت کشیده شدهاند. با اسرای خود، چه اینان و چه اسرای جنگی، رئوف و مهربان باشید و برادرانه رفتار کنید؛ و زندانها را به یک مدرسه آموزش و تربیت اخلاقی مبدل کنید، چنانچه تا کنون عمل کردهاید، تا منحرفان و گناهکاران شیرینی عدالت اسلامی را بچشند، و به اسلام و نظام اسلامی رو آورند؛ و از روی حقیقت توبه کنند و بازگشت به اسلام و خدای متعال نمایند، که باب رحمتْ گنهکاران را بهتر جذب میکند. حتی آن کس که مستحق حدود الهی است، از قتل و دیگر جزاها، باید از عطوفت ماموران، تا پایدار و محل مجازات، برخوردار باشند. و شورای عالی قضایی و ستاد پیگیری در بررسی وضع زندانیان تسریع نمایند. و هر کس استحقاق عفو دارد به فوریت معرفی نمایند تا عفو شوند و به زندگی آزاد خود ادامه دهند، و ان شاء الله عضو فایدهبخش و فعال برای میهن خود گردند.
10- از هموطنانی که خارج کشور هستند و میتوانند برای کشور خود خدمت و به ملت مظلوم خود کمک کنند، چه اطبای محترم و چه متخصصان در رشتههای مختلف و چه دیگران، تقاضا دارم که قدری به حال ملتی که در طول تاریخ گرفتار رنج و زحمت بودهاند و زیر بار ظلم ستمکاران کمرشان خمیده شده است بیندیشند، و ببینند که آیا وجدان بیدار و شرافتمند ایرانی به آنها اجازه میدهد که با خیالهای باطل و تبلیغات دروغین رادیوها و مطبوعات خارجی، که همه دشمن میهن و ملت شمایند، و با شایعه افکنیهای منافقین و سلطنت طلبان، که جز سود خود و امریکا را در نظر ندارند و میخواهند کشور را چون رژیم ستمشاهی به دامن امریکا بیفکنند، در خارج وطن خود بنشینند و به کشورهای دشمن خود و وطنشان و دینشان خدمت کنند و صدای مظلومیت همکیشان و هموطنانشان را بشنوند و بیتفاوت باشند و در غم و رنج آنها شرکت نکنند؟ آنچه در خارج از رسانههای گروهی میشنوید چیزی جز تبلیغات بیاساس نیست. بیایید و از نزدیک ببینید که ملت و کشور شما آزادی و استقلال خود را یافته و دست غارتگران را کوتاه کرده و مقدرات خود را خود به دست گرفته است؛ و از وابستگی سیاسی و نظامی و فرهنگی بکلی خارج، و در بعد اقتصادی نیز به سوی خودکفایی پیش میروند. بیایید و تحولی را که در تمام قشرها پیدا شده است ببینید.
بیایید و خدمتهایی را که در این چند سال به محرومان تاریخ شده است ببینید. و توجه کنید که با همه گرفتاری که دولت و ملت به آن مبتلا بود، همچون نفسِ انقلاب و پیامدهای آن، و جنگ افروخته شده از جانب قدرتهای بزرگ و کوچک، و شرارتها و خیانتهای گروهها و گروهکهای داخلی، و فشارهای کمرشکن از قبیل محاصره اقتصادی و تحریمها، و تبلیغات رسانههای گروهی جهان، و هجوم آوارگان جنگ و تبعیدهای حزب بعث و آوارگان افغانی، توانستند این کشور را از انحراف به چپ و راست نجات دهند. بنا بر این، شما هم بیایید و به میهن خود خدمت کنید و دین خود را به کشور خود ادا کنید. اگر به اسلام معتقد هستید، ببینید مظاهر اسلام امروز چیست و در رژیم پهلوی چه بود. اگر ملی هستید، ببینید که امروز ایران در جهان به عنوان تنها کشوری که در مقابل امریکا و شوروی ایستاده است دارای چه قدرتی است و دارای چه شهرتی است. و به همین دلیل است که تمام همّ دولتها و قدرتها و رسانهها برای جلوگیری از این شهرت و نفوذ است. بیایید و ببینید که ایران در چه وضعی است. در حالی که در رژیم سابق که شاهش در ردیف نوکرهای امریکا و ملتش را آن طور وابسته کرده بودند که در چنگال امریکا بود، چه بدبختی و ذلتی گریبانگیر همه بود. البته روی سخن با آنان نیست که خوردند و دزدیدند و بردند و هم اکنون هم در لجنزار شهوات و فسادها دست و پا میزنند؛ بلکه روی سخن با اشخاص شریفی است که وجدان انسانی خود را از دست ندادهاند.
11- عرض من به روحانیت محترم و ائمه جمعه و جماعات آن است که همیشه آقایان محور وحدت کلمه در مردم بودید. و چنانچه میدانید، امروز بیشتر از هر وقت محتاج به وحدت کلمه هستیم. امروز که دستهای ناپاک برای تفرقه افکنی در فعالیت هستند و از وحدت کلمه ملت خوف دارند، و ممکن است ساده دلان را که از انقلابهای جهان بیخبرند تحت تاثیر قرار دهند، بهترین قشری که با این طبقه تماس دارد شما هستید که میتوانید با روشنگری خود آنان را از دست بدخواهان و توطئه گران نجات دهید؛ و به آنان گوشزد نمایید که انقلاب را شماها کردید و خود را از قید و بند اسارت امریکا و دیگر جهانخواران و از ستمهای رژیم پهلوی رها کردید. اکنون اگر به سمپاشیهای بدخواهان و وسوسههای وابسته و پیوسته به امریکا و دیگران گوش فرا دهید و خدای نخواسته در صفوف فشرده شما تفرقه پیدا شود، تمام زحمات طاقت فرسایتان و خونهای پاک شهدایتان به هدر میرود، و باز اسلام و کشورهای اسلامی و نسلهای آیندهتان در دست اجانب و دشمنان اسلام و میهن اسیر خواهد شد؛ و اسلام که به دست توانای شما تجدید حیات کرد با دست شما سالها و قرنها شکستی جبران ناپذیر خواهد خورد، و در نزد خدا و نسلهای آینده مسئول و محکوم خواهید شد.
و به ملت عزیز و تودههای میلیونی ایران عرض میکنم که هیچ انقلابی بدون شهادت خواهی و فداکاری و سختی و گرانی و فشارهای مادی موقت تحقق نیافته، و پس از این نیز تحقق پیدا نخواهد کرد. ولی با مقایسه با انقلابهای دیگر، هیچیک از انقلابها چون انقلاب اسلامی ایران برای محتوای اسلامی خود، که تودههای اسلامی را به دنبال خود کشید و به دنبال آن سایر هم میهنان همچون اقلیتهای مذهبی به میدان آمدند و ملت بحمد الله تعالی با یکپارچگی به پیروزی رسید، پیروزی آن چنانیای که جهان را تکان داده است و موج آن سراسر جهان را فرا گرفته است کم ضایعهتر و پرثمرتر نبوده است. و اگر هیچ نبود جز مطرح شدن اسلام در جهان و به عزا نشاندن ابرقدرتها و ستمپیشگان، برای ملت عزیز افتخاری بزرگ کسب گردیده بود. و اکنون برای حفظ این افتخار بزرگ صبر و بردباری و کوشش و مجاهده لازم است. و شما بحمد الله تعالی تا کنون به تکلیف اسلامی و ملی و میهنی خود به طور شایسته عمل نمودهاید؛ و ان شاء الله تعالی از این پس نیز عمل خواهید کرد.
و به آن دسته از تحصیلکردگان و روشنفکران و دانشمندان که به مرض غرب و شرقزدگی مبتلا نیستند و حاضر نیستند شرف اسلامی، ملّی و میهنی خود را فدای امیال قدرتمندان کنند، یا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمایند، عرض میکنم همت بگمارید که قلم و بیان خویش را برای تعالی اسلام و کشور و ملت خود به کار گیرید؛ و با تودههای محروم همصدا و همدست شوید، که آزادی از چنگال شرق و غرب را که امروز نصیبتان شده حفظ کنید. و در این خدمت از هیچ کوششی و مجاهدهای دریغ ننمایید، که برای هیچیک از ملتهای جهان این فرصت نبوده است؛ و یا برای کمتر ملتی این فرصت پیش آمده است. خداوند همه ما را توفیق شناخت وظیفه عنایت فرماید.
12- دست گناهکارمان را به سوی خداوند بخشنده بلند میکنیم، و از درگاه مقدسش عاجزانه استدعا میکنیم که ما را لحظهای به خود وامگذارد؛ و سایه عنایت خود را بر سر مسلمین جهان بویژه ملت ایران مستدام بدارد. ما میدانیم که بینظر رحمت آن وجود مقدس، ما را توان مقاومت با تبهکارانی که عالم را تحت سلطه شیطانی خود قرار دادهاند نیست، و این حفظ تو است که این کشور را با آن همه فشارهای سیاسی و نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی حفظ کرده است، تو خود ما را توفیق عنایت فرما که به راه تو، برای تو، و بندگان مظلوم تو ادامه دهیم؛ و تو خود ما را از لغزشها حفظ فرما.
بارالها، شهیدان ما را، که دلباخته تو بودهاند، به جوار خود بپذیر و در صف اولیای خود قرار ده؛ و به شهدای زنده ما، که تا مرز شهادت پیش رفتند و سلامت خود را در راه دفاع از اسلام و بندگان مظلوم تو از دست دادهاند، اجر شهدای صدر اسلام را عنایت فرما، و سلامتشان را به آنها بازگردان. خداوندا، تمام مفقودین عزیز ما را هر چه زودتر به دامن پر مهر و عطوفت این ملت و خانوادههای عزیزشان برگردان. بارالها، اسرای ما اسیر جانیترین دژخیم زمان میباشند، مقاومت آنها دنیا را شگفتزده کرده است، هر چه زودتر آنها را برای خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما؛ و به خاندان محترم همه صبر و اجر و سلامت و مغفرت عنایت فرما؛ و به ملت شریف و بزرگوار ایران سعادت و سلامت و برکت مرحمت کن؛ و به رزمندگان عزیز پیروزی نهایی را به اسرع وقت عطا فرما؛ و به همه ما قصد خالص لطف کن، و از شرّ شیطان و نفس امّاره نجات ده.
و صلوات و سلام بیپایان خداوند بر انبیای عظام، خصوصاً اشرفهم و خاتمهم، و بر اولیای عظام، سیّما ولیّ عصر و امام زمان، ارواحنا لمقدمه الفداء، باد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی
تهران، جماران
ارزیابی شرایط ایران، انقلاب اسلامی، جنگ و مسائل اجتماعی در پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب
ملت ایران
جلد ۱۸ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۳۲۸ تا صفحه ۳۴۷
«۱»- برگرفته از مضمون آیه ۲۶، سوره احزاب.«۲»- اشاره به تشکیل کنفرانس اسلامی در شهر کازابلانکا در مراکش است که در آن به بازگشت رژیم مصر به کنفرانس و جامعه اعراب، اتخاذ تصمیم شد«۳»- ملک حسین، پادشاه اردن هاشمی«۴»- ملک حسن پادشاه مراکش«۵»- حسنی مبارک رئیس رژیم مصر.«۶»- سوره ذاریات، آیه ۵۵:« یاد آر( خدا) را که یادآوری به مومنان، سود میرساند».«۷»- دریغ و افسوس بر خواری. دور باد از ما ذلت و خواری.«۸»- روشنی خواستن، روشن کردن، روشنی پذیرفتن.«۹»- شیرینتر.«۱۰»- شیخ فضل اللَّه نوری از روحانیون صدر مشروطیت، که به خاطر پافشاری بر جنبه اسلامیت نهضت مشروطیت به شهادت رسید.«۱۱»- امام علی( ع) پس از بیان علل پذیرش خلافت فرمود:« دنیای شما نزد من از عطسه بز ماده بیارزشتر است». نهج البلاغه خطبه سوم( معروف به خطبه شقشقیه). و در کلامی دیگر خطاب به ابن عباس فرمود:« حکومت و خلافت نزد من از این کفش[ پر از وصله] بیارزشتر است». همان خطبه.«۱۲»- قلعه محکم.
امام خمینی (ره)؛ 22 بهمن 1362