بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقه الاسلام آقای گرامی- دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل و از مطالبش مطلع شدم. مرقوم شده است چند نامه فرستادهاید و جواب ندادهام. جز یک نامه از شما در نظر ندارم و نمیدانم جواب دادهام که نرسیده است مثل بسیاری از نامهها یا غفلت شده است؛ در هر صورت احتمالات اصولی که داده بودید هیچ یک در ذهن این جانب نبوده و نیست و از جنابعالی نگرانی نداشته و ندارم. مراسلات را شاید اکثراً حتی مسافرین نرسانند و اگر احیانا برسد جواب هم به همین سرنوشت مبتلا است؛ اما راجع به بیمهری بعض آقایان مهم نیست، اگر شما به تکلیف خود عمل کنید و حساب شما نزد خدای تعالی روشن باشد. این جانب با زحمات طاقت فرسا میخواستم سوء ظن موجود در طبقات مختلفه سیّما «1» تحصیل کرده و دانشگاهی را نسبت به علمای دین مرتفع کنم یا تخفیف دهم؛ لکن خود آقایان راضی نیستند یا بعض آنها وَ اللهُ مِن وَرائِهِم مُحیطٌ «2» و بعض مطلب را شاید ادراک نکردهام. راجع به شخصی «3» که مرقوم شده بود جلساتش «4» ضررهایی دارد؛ از وقتی مطلع شدهام، تاییدی از او نکردهام و ان شاء الله تعالی نمیکنم. در خاتمه از جنابعالی امید دعای خیر دارم و علاقه من به امثال جنابعالی محفوظ است. و السلام علیکم و رحمه الله.
روح الله الموسوی الخمینی
نجف
تاسف از بیتفاوتی برخی از علما نسبت به وحدت و اظهار نظر در مورد انجمن حجتیه مخاطب: گرامی، محمد علی
جلد ۲ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۳۵۷
توضیح تاریخی
- تا آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، انجمن حجتیه ضمن مبارزه با بهائیت توانست جمع زیادی از نیروهای جوان را در بسیاری از شهرها به خود جذب کند. امام هم در ابتدا از شیخ محمود حلبی حمایت میکردند اما خیلی زود نظر ایشان عوض شد و در کمتر از یکسال بعد در پاسخ به نامه یکی از شاگردان، به این موضوع اشاره کردند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 425.
«۱»- خصوصاً.«۲»- سوره بروج، آیه ۲۰:« و خدا از همه سو بر آنها احاطه دارد».«۳»- آقای محمود حلبی.«۴»- جلسات انجمن حجتیه.
امام خمینی (ره)؛ 01 فروردین 1350