ششم فروردین ۶۸، وقتی امام آرزوی مرگ کرد!

و الله قسم! من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. 6 فروردین 1368

قسماً بالله لقد کنت معارضاً لاختیارک لخلافه القائد منذ البدایه. إذ کنت اعتبرک إنساناً بسیطاً، فلم تکن مدیراً و لا مدبراً. بید انک کنت واعیاً لدرسک و مفیداً للحوزات العلمیه. و إذا اردت ان تستمر فی مثل هذه الاعمال فبالتاکید سیکون لی معک تکلیف آخر، و تعلم جیداً بانی لا اتردد فی تکلیفی. ۱۸ شعبان ۱۴۰۹

I wear by God that from the beginning I was opposed to your nomination; then I knew you as simpleminded with no acumen and produce for leadership. But you are an educated person useful for theological seminary. If you persist in such kinds of activities, I have definitely a different duty. You know that I do not turn away from my duty. 26 March 1989