آقایانی که از خارج آمدند و در ایران مدتی ماندند، ای کاش در این جبههها میرفتند، جوانهای ما را میدیدند و جنایتهایی که بر این امت اسلامی شده است میدیدند. کاش میرفتند در این زندانها، زندانیها را میدیدند و میرفتند زندانیهای آن جا را هم میدیدند که قضیه چی است. آن وقت میرفتند به بلاد خودشان و مسائل را آن طوری که هست [بیان کنند]. ما هیچ توقع نداریم که یک کلمهای خلاف گفته بشود، ما توقّعمان این است که این آقایان که آمدهاند این جا این طور نباشد که یک اجتماعی باشد و یک صحبتهایی باشد و یک قطعنامههایی باشد و تمام شد و رفت، هر کس وقتی رفت سر جای خودش، مشغول کارهای خودش بشود. اگر ائمه جمعه اجتماع کردند در یک مرکزی، یا ائمه جمعه خارج را خواستند و اجتماع کردند، این جور نباشد که چند تا نطق باشد و چند تا صحبت باشد و حرفهای خوب هم خیلی بزنند و قطعنامه هم بعد درست کنند و یک جایی را محکوم کنند و یک جایی را هدایت کنند و درش را ببندند و بروند منزلشان بنشینند؛ این، انسان را ناکام میکند.