من تعجب میکنم از این که مسیح با آن همه تهذیب نفس و با آن همه دعوت به معنویات، چطور شده که مریدهایش بدتر شدند از یهود هم. با اینکه از یهود نمیشود گفت کسی بدتر است.- یهود اسرائیل را میگویم- چه جور شده است که مریدهای او، سران کشورهایی هستند که تمام بشر را دارند به آتش میکشند. این، برای این است که علم را اینها دارند، علم سیاست دارند، علم صنایع دارند، همه چیز دارند، اما آنی که باید داشته باشند ندارند. آنی که برای بشر مفید است ندارند و آن، تهذیب نفس و معنویت. نه معنویت مسیح را آنها دارند و نه معنویت موسی کلیم را آن دسته دارند و نه معنویت اسلام را اینهایی که ادعای اسلام میکنند- بسیاریشان- دارند. آن جنبه تعلیماتی، اگر چه بسیار اهمیت دارد، لکن اگر پهلوی او پرورش روحی نباشد، مضر به حال بشر است. تمام این خرابیهایی که میبینید وارد میشود بر همه کشورها، خرابیهایی است که منشاش علما بودند. علمای دانشگاهها منشا این مسائل بودند. آنهایی که موشکها میسازند، آنهایی که طیارهها میسازند، آنهایی که چه میسازند، منشا تمام این خرابیها اینها هستند. و هر چه به سر بشر میآید از علم میآید؛ علم بدون تهذیب.