ما متاثّریم برای جوانهایمان، متاثّریم برای این بازیخوردهها، برای این دخترها، برای این پسرها که اینها میبینند که آنی که اینها را وادار میکند به این امر، خودش رفته بیرون آنجا مشغول بازیگریاش هست، یا آنهایی هم که اگر از آنها در اینجا هست در بیغولهها دارند زندگی میکنند و شماها را وادار میکنند بروید شماها استقامت کنید، کارها را درست بکنید ما بیاییم حکومت کنیم. خوب، شما چرا بازی میخورید از اینها. خوب، این چه عقلی است که انسان داشته باشد که شما جوانها زحمت بکشید، خون خودتان را بدهید و همه چیز، برای کی؟ برای آن کسی که نه به اسلام عقیده دارد، نه به قرآن عقیده دارد، بلکه دم از قرآن خیلی میزند، اما وقتی که کتابهایشان را شما الآن ملاحظه کنید کتابها انحرافی و همه از اسلام منحرف. خوب، ما میگوییم که اگر جوانهای ما خدمت میکنند برای اسلام، برای خدا خدمت میکنند. همه چیز ما از خداست، برای خدا هم باید بدهیم. خوب، شما جوانهای بیچارهای که گرفتار اینها شدید خون خودتان را برای کی میدهید؟