نباید دیگر از این به بعد، این فکر بیاید در سر این حکومتها که کار با ماست و به ملتها مربوط نیست. شما در مقابل ملت هیچ کارهاید. ملتها هستند که باید کارها به تصویب آنها برسد. البته ما هم گرفتار یک همچو مسئلهای بودیم در زمان رضا خان، در زمان محمد رضا خان. همین مساله بود که به ملت کار نداشتند. ملت چکاره است؟ آنها ملت را هیچ کاره میدانستند. هر چه هست اعلیحضرت است. غیر اعلیحضرت خبری نیست. لکن ملت ایران شکست این را و فهماند که هر چه هست ملت است و حکومتها باید بر طبق امیال ملت عمل بکنند، بر طبق مصالح ملت عمل بکنند. و حکومت ما و مجلس ما و همه ارگانهای لشکری و کشوری ما الآن همین طور هستند؛ خدمتگزار ملت هستند، هیچ یک از آنها نیست که این فکر در کلهاش بیاید که بخواهد یک حکومتی بکند، تحمیلی به ملت بکند. ملتهای دیگر هم باید همین کار را بکنند؛ چارهای ندارند، جز اینکه در مقابل این قرارداد و طرح فاسد قیام کنند، نهضت کنند، جان بدهند تا این طرح را نگذارند عملی بشود. بر فرض اینکه آنها این طرح را تصویب کنند، مخالفت کنند و بدانند که با مخالفت ملت نمیشود این طرح درست بشود.