ما دیدیم آنچه که در این قرنهای آخر واقع شد خصوصاً در این پنجاه سال، از آن طرف با تبلیغات وسیع بین برادرهای اهل سنت و برادرهای اهل تشیع کوشش کردند که تفرقه ایجاد کنند. با همه وسایل کوشش کردند و این دو جناح بزرگ را از هم جدا کردند، بطوری که آن طایفه این طایفه را حتی تکفیر میکردند و این طایفه آن طایفه را، احزاب درست میکردند در کشور. این اختصاص به کشور ما ندارد، همه کشورها احزابی که درست میکردند دو طایفه را به جان هم میانداختند. حزبها غافل بودند، روسای احزاب غافل بودند که اینها دارند چه میکنند. هر حزبی دشمن حزب دیگری بود و هر قشری دشمن قشر دیگر. پس ما میبینیم که آن چیزی که آنها اصرار به آن دارند این است که ما با هم مجتمع نشویم، ما با هم برادر نباشیم، مسلمانها در هر جا که هستند با اشکال مختلفه [باشند]؛ یک شکل آن ملی گرایی، آن میگوید ملت فارس، آن میگوید ملت عرب، آن میگوید ملت ترک. این ملی گرایی که به این معناست که هر کشوری، هر زبانی بخواهد مقابل کشور دیگر و زبان دیگر بایستد، این آن امری است که اساس دعوت پیغمبرها را به هم میزند.