فیلم

تبلیغ به اسم رب، یا به اسم نفْس‌

اسلام را به این زودی نمی‌شود شناخت. اسلام را با دو تا جنگ نمی‌شود [شناخت.] اسلام جنگ نیست. جنگ به اسلام مربوط نیست. مکتب اسلام- اینکه حالا به آن گفته می‌شود «مکتب»- این یک چیزی است که مقدمه برای آن مکتبی است که اسلام دارد. آن مکتب را من و تو نمی‌شناسیم. چنانکه انسان را ما نمی‌شناسیم. آنکه می‌شناسیم همین موجود طبیعی است. این «انسان» نیست. از «عَلَق» می‌آید یک قدری بالاتر، می‌آید یک قدری بالاتر، تا می‌شود حیوان. این حیوانی‌اش خیلی طولانی است. این مقام «حیوانیت» خیلی طولانی است. و انسان ممکن است تا آخر عمرش در همین حیوانیت متوقف شده باشد. تا قرائت به اسم «رب» نباشد فایده ندارد. همه چیز باید به اسم رب باشد.

شما حالا آقایان، از قراری که گفتند، بنا دارید که تشریف ببرید در قُرا و قصبات و شهرها برای ترویج، برای هدایت. توجه داشته باشید اگر قدمی بر خلاف موازین، بر خلاف رضای خدا بردارید، یک جرمی است که به این زودی نمی‌توانید جبران بکنید. شمایی که به اسم «هدایت» بین مردم می‌روید غیر عامه مردم است وضعتان. غیر وضع عامه مردم است. شمایی که برای هدایت می‌روید شما رسول از طرف اسلام هستید؛ رسولِ رسول خدا هستید. باید بفهمید که در این رسالت چه باید بکنید. این کارهایی که بنا دارید بکنید آیا به اسم رب است؟ آیا از اول که شروع می‌کنید به اینکه هدایت کنید مردم را، اسلام را معرفی کنید به مردم، و لو همین قدر که می‌دانید، آیا این به اسم رب است؟ از اسم خدا شروع می‌شود؛ یا خدای نخواسته نفسانیت آدم در آن دخالت دارد. اَعدی عَدُوِّک همین نفْسی است که در انسان هست. این از همه دشمنها برای انسان دشمنتر است. همه دشمنهای عالَم آن قدری که از آنها می‌آید این است که انسان را بکُشند، زجرش بدهند؛ اما آنکه بَیْنَ جَنْبَیکَ آن «نفس اماره» انسان، آن غیر این است که انسان را بکشد؛ انسانیت را می‌کشد! همه عالم جمع بشوند که انسانیت شما را بکشند، تا آن چیزی که در خود شما هست، آن نباشد و تغییر نکند، کسی نمی‌تواند.

" /> 1358040701 - 09.jpg
 
کلیدواژه:

اسلام را به این زودی نمی‌شود شناخت. اسلام را با دو تا جنگ نمی‌شود [شناخت.] اسلام جنگ نیست. جنگ به اسلام مربوط نیست. مکتب اسلام- اینکه حالا به آن گفته می‌شود «مکتب»- این یک چیزی است که مقدمه برای آن مکتبی است که اسلام دارد. آن مکتب را من و تو نمی‌شناسیم. چنانکه انسان را ما نمی‌شناسیم. آنکه می‌شناسیم همین موجود طبیعی است. این «انسان» نیست. از «عَلَق» می‌آید یک قدری بالاتر، می‌آید یک قدری بالاتر، تا می‌شود حیوان. این حیوانی‌اش خیلی طولانی است. این مقام «حیوانیت» خیلی طولانی است. و انسان ممکن است تا آخر عمرش در همین حیوانیت متوقف شده باشد. تا قرائت به اسم «رب» نباشد فایده ندارد. همه چیز باید به اسم رب باشد.

شما حالا آقایان، از قراری که گفتند، بنا دارید که تشریف ببرید در قُرا و قصبات و شهرها برای ترویج، برای هدایت. توجه داشته باشید اگر قدمی بر خلاف موازین، بر خلاف رضای خدا بردارید، یک جرمی است که به این زودی نمی‌توانید جبران بکنید. شمایی که به اسم «هدایت» بین مردم می‌روید غیر عامه مردم است وضعتان. غیر وضع عامه مردم است. شمایی که برای هدایت می‌روید شما رسول از طرف اسلام هستید؛ رسولِ رسول خدا هستید. باید بفهمید که در این رسالت چه باید بکنید. این کارهایی که بنا دارید بکنید آیا به اسم رب است؟ آیا از اول که شروع می‌کنید به اینکه هدایت کنید مردم را، اسلام را معرفی کنید به مردم، و لو همین قدر که می‌دانید، آیا این به اسم رب است؟ از اسم خدا شروع می‌شود؛ یا خدای نخواسته نفسانیت آدم در آن دخالت دارد. اَعدی عَدُوِّک همین نفْسی است که در انسان هست. این از همه دشمنها برای انسان دشمنتر است. همه دشمنهای عالَم آن قدری که از آنها می‌آید این است که انسان را بکُشند، زجرش بدهند؛ اما آنکه بَیْنَ جَنْبَیکَ آن «نفس اماره» انسان، آن غیر این است که انسان را بکشد؛ انسانیت را می‌کشد! همه عالم جمع بشوند که انسانیت شما را بکشند، تا آن چیزی که در خود شما هست، آن نباشد و تغییر نکند، کسی نمی‌تواند.

لینک مرتبط

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: