از ما نمیپذیرند که ما اسلامی هستیم مگر خودمان به اسلام عمل بکنیم؛ نه اینکه فقط بگوییم ما اسلامی هستیم. چنانچه جمهوری اسلامی از ما پذیرفته نیست، مگر اینکه محتوایش هم اسلامی باشد. ما همین بگوییم ما در یک مملکتی هستیم که جمهوری اسلامی است، لکن هر جایش دست بگذاریم اسلامی نباشد، این پذیرفته نیست. این یک لفظ بیمعناست. همین طور انجمنها، هر جا که باشد. خوب، الآن انجمنهای اسلامی زیاد است، هم انجمنهای اسلامی در دانشگاهها زیاد است و هم جاهای دیگر، شاید در بسیاری از ادارات هم انجمن اسلامی دارند، اوّل وظیفه این است که این اشخاصی که انجمن اسلامی را تشکیل میدهند خودشان راهشان همان راه اسلام باشد، عملشان عمل اسلامی باشد، اخلاقشان اخلاق اسلامی باشد، خودشان را ساخته باشند و بسازند، اگر ساخته هستند- که ان شاء الله موفق بشوند که ساخته تر بشوند- و اگر ساخته نیستند، جدّیت کنند که خودشان را بسازند؛ یعنی همه چیزشان را تطبیق بدهند با احکام اسلام و بینش از احکام اسلام، به همه ابعادش هم، تا آن حدودی که برایشان ممکن است پیدا بکنند؛ اسلام برای چه آمده است، چه میخواهد بگوید، این چه جور مکتبی هست، تمییز بدهند بین مکتب اسلام با سایر مکتبهایی که ادعاها را دارند و واقعیتها را ندارند.