[من یک چیزهایی دارم احساس میکنم و میبینم که از داخل نهضت است، از داخل ایران است و از خارج نیست. مثل قضایای آذربایجان و اکراد و کردستان که شکل مسلح گرفت و مثلًا قضیه دانشجویانی که این گروگانها را گرفتند. این از داخل ملت شروع شد. مثلًا آیا دولت ایران با اینها موافق بود و آیا با آنها همکاری میکرد و دلش میخواست یک چنین چیزی بشود؟ من میخواهم رای امام را ببینم درباره قضایایی که در داخل کشور و از اندرون آن بروز میکند و تراوش میکند نه آن چیزی که از خارج میآید، چه نظری شما دارید و چه تفسیری بر این قضایا دارید؟ حکومتهایی آمدند و رفتند. وزیر خارجهای آمد، وزیر خارجهای رفت. چیزهای دیگری هست احتمال میدهم یک فشارهای اقتصادی داخلی هم باشد که ما اطلاع نداریم این تغییراتی که دارد میشود. نظر امام، تفسیر امام برای قضایا چیست؟ اینها از کجا میشود؟]
- قضایایی که در ایران واقع شده است اینها ریشهاش از خارج و یک مقداری هم از ریشههایی که رژیم سابق دارند و طرفدارانشان است. امت اصیل، نه کرد و نه آذربایجانی با ما مواجه نیستند. البته یک تبلیغاتی در کردستان همان اشخاص خارجی کردند که خیال کردند که یک تفرقهای بین مثلًا اکراد و غیر اکراد، بین اقلیتهای اینجا و غیر آن هست. و این برای این است که اسلام را درست نمیگذارند ما معرفی کنیم. من امید این را دارم که اگر اسلام آن طوری که ما میخواهیم در اینجا تحقق پیدا کند، پیاده بشود، نه کرد و نه لر و نه ترک و نه سایر قشرها که هستند هیچیک از اینها اصلًا نخواهند که خودشان علی حده باشند. علی حده بودن روی این زمینه است که یک دولت مرکزی بخواهد بر آنها یک تحمیلاتی بکند. مثل همین است که اول هم گفتم که تا گفته میشود رژیم، دولت و اینها، مردم توی ذهنشان همان رژیم سابق و همان دولتهای سابق میآید که در تهران نشسته بودند و تحمیل میکردند به همه قشرهای ایران زور میگفتند و آنها را محروم میکردند و تمام ذخایرشان را به دیگران میدادند و در خوزستان مردم گرسنگی میخوردند و نفت زیر پایشان برای خارج صادر میشد. اینها اگر حکومت اسلامی را ببینند و بدانند که چه خواهیم کرد و چه میل داریم انجام بدهیم، آن روزی که حکومت اسلامی پیدا بشود تمام این قشرهایی که هستند این مسائل پیش آنها دیگر طرح نمیشود.