انقلاب ایران و اوضاع افغانستان
مهم هم این است که انقلابات دیگر نوعاً از یک قوه جبارهای منتقل میشد به یک قوه جباره دیگر. کودتا واقع میشد، یا احزاب، مثلًا یک حزبی تقویت میشد و به طور کودتا یک رژیمی را از بین میبردند و یک رژیمی دیگر میآمد در کار که هر دو شبیه به هم بودند؛ قضیه قدرت طلبی بود. الآن شما میبینید که در افغانستان، که ما الآن فعلًا مورد ابتلایمان است، کودتاها میشود. لکن کودتاهایی است که یک قدرتمندی به وسیله قدرتمند بزرگتری میآید روی کار. بعد او میرود یک قدرتمند دیگر میآید توی کار. و ملت هیچ، ابداً رضایت از این امور ندارد. ملتها کار ندارند به این امور. الآن ملت افغانستان با این انقلابی که در، اغتشاشی که در افغانستان اتفاق افتاده و اینکه از طرف شوروی تقویت میشود و اصل کودتا، کودتای شوروی است، نه کودتای آن شخص . قبل از سر کار آمدن آن شخص، آن قوای شوروی وارد شد به افغانستان و وارد شد و حکومت را از بین برد، نه اینکه حکومت خواست او بیاید. به رغم حکومت، آنها آمدند و افغانستان را گرفتند و قبضه کردند و حکومتش یک حکومت فاسدی بود، آن حکومت فاسد را بردند. یک حکومت فاسدتری را به جای آن گذاشتند. و الآن هم افغانستان در قبضه آنهاست بر خلاف ملت و همه اشخاصی که متفکرند، و همه دولتهایی که وابسته به خود شوروی نیستند این امر را محکوم کردند." />