پاسدار در آن وقت نبود. چرا نبود؟ برای اینکه پاسدار با وضع طاغوتی موافق نبود.
پاسدار طرفدار ظلم و طرفدار طاغوت نبود؛ یعنی ملت نبود. آن وقت پاسداری نبود، چون ملت مخالف بود با رژیم شاهنشاهی؛ مخالف بود با طاغوت؛ پشتیبانی از طاغوت را حرام میدانست، خلاف اسلام میدانست؛ خلاف قرآن مجید میدانست. بعد از اینکه انقلاب شد، اینها در همه کشور، سرتاسر خودشان جوشیدند از بین ملت و بیرون آمدند و حفاظت کردند این کشور را، و حالا هم مشغول به خدمت هستند. اینها هم یک دستهای هستند که همان طاغوت هستند، منتها اسمی عوض کردهاند؟! آن وقت روسای اینها را بهشان میگفتند که فلان، و حالا روسا همانها هستند، همان چپاولگرها هستند، و خود پاسدارها هم همان چپاولگرها هستند با اسم اسلام؟! در بین ملت این طوری برداشت میشود؟! من نمیخواهم بگویم که همه پاسدارها در سرتاسر کشور خوب عمل میکنند. من گله دارم از بعضی از آنها. و جدّاً میخواهم از آنها که توجه داشته باشند که این قلمها در کار است. این اشخاص جانی قلمهای جنایتکارشان در کار است که کوچکترین انحرافی از شما ببینند و به بزرگترین انحراف معرفی میکنند و قلمفرسایی کنند. این هم راجع به پاسدارها. پاسدارها آن وقت نبودند از باب اینکه طاغوت را نفی میکردند. بعد هم که طاغوت از بین رفت، یک جمعیت متعهدی، مومنی برای حفظ نظم در ایران پیدا شد. این طور نبود که اینها همهشان، شماها همه که اینجا نشستهاید، همان طاغوت سابق هستید، یک اسمی عوض کردهاید! و در سرتاسر کشور هم این طوری است!