از آمریکا نترسید

هیچ حادثه سنگینی نبود که بتواند او را شکست دهد. من یادم نمی‌رود، آن زمان که جوانان لانه جاسوسی را گرفته بودند و جنجال بلند شده بود، من و آقای هاشمی و یک نفر دیگر، از تهران به قم، خدمت امام رفتیم که بپرسیم بالاخره آنها گرفتار شده‌اند، حالا با آنها چه کنیم؟ باید بمانند، نمانند، نگهشان داریم؟ به خصوص که هم در داخل، دولت موقت، جنجال عجیبی [درست کرده] بود، هم در دنیا، آمریکا تهدید می‌کرد، اروپا تهدید می‌کرد، حتی کشورهای جهان سوم خیلی‌هایشان به ما دهن‌کجی می‌کردند و با بی‌شرمی علیه ما موضع‌گیری می‌کردند. هیچ‌کس هم در دنیا کمک نمی‌کرد ما را. وقتی که با امام این قضیه را مطرح کردیم، ایشان یک سوالی کردند، رو کردند به ما با یک لحن عجیبی، گفتند: «از آمریکا می‌ترسید؟» همین‌طور سوال کردند. خب، ما اولاً اینکه منتظر این سوال نبودیم؛ ثانیاً معلوم بود که نمی‌ترسیدیم. گفتیم: نه، بنده گفتم نه، آن برادرمان هم گفت نه، آن سومی یادم نیست چه گفت. وقتی ما دو نفر گفتیم از آمریکا نمی‌ترسیم، فرمودند: «پس اینها را نگهشان دارید.» ما گفتیم: چشم. بلند شدیم، آمدیم و ماجرای گروگان‌ها آن‌طور که دیدید در دنیا پیش رفت.

کتاب عبد صالح خدا؛ صفحه 135

دریافت طرح
اشتراک از آمریکا نترسید
کلیدواژه:
امام خمینیسید علی خامنه‌ایعلی اکبر هاشمی رفسنجانیآمریکاتسخیر لانه جاسوسی آمریکاتسخیر سفارت آمریکاگروگان آمریکایی