اینکه من مکرّر عرض میکنم که این ملّی گرایی اساس بدبختی مسلمین است برای این است که این ملّی گرایی، ملت ایران را در مقابل سایر ملتهای مسلمین قرار میدهد، و ملت عراق را در مقابل دیگران و ملت کذا را در مقابل کذا. اینها نقشههایی است که مستعمرین کشیدهاند که مسلمین با هم مجتمع نباشند. در عراق، حکومت عراق، حکومت سابقتر از این حکومت- که این بدتر از آن است- اینها طرح میکردند که ما میخواهیم مجد بنی امیه را احیا کنیم در مقابل اسلام. اسلام که آمده بود همه مجدها را فانی کند در مجد الله، اینها میگفتند ما مجد بنی امیه را باید احیا کنیم و این چیزی نبود که شعور اینها برسد، تلقینی بود که ابرقدرتها میکردند که اسلام متفرق بشود، مسلمین با هم متفرق بشوند، دشمنِ هم بشوند. در ایران از سالهای طولانی، اشخاص بیاطلاع از اساس مسائل، و لو فرض کنید بعضیشان مغرض نبودند، اینها هم هی طبل ملّیت را کوبیدند، همان ملّیتی که میخواست اساس اسلام را در ایران بربچیند.
اسلام آمده است که همه نژادها با همند؛ مثل دندههای شانه میمانند؛ هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضیلت ندارند. فضیلت با تقواست، فضیلت با تعهد است، با تعهد به اسلام است. اینها تبلیغاتی بوده است، تلقیناتی بوده است که از ابرقدرتها که میخواستند ما را بچاپند، شده است و مع الاسف، بعض اشخاص مسلمان صحیح هم باورشان آمده.