تفاهم اساسی بین ملت و دولت
مردم یک استاندار خوب میخواهند، اینکه تقاضای صحیحی است. خوب، شما یک استانداری که- فرض کنید- در فلان جا هست و با مردم نمیسازد، این استاندار را بردارید، یک استاندار دیگر بگذارید؛ تفاهم کنید. علما هم فرض کنید که در بلاد هستند، آنها نمیخواهند که سلطنتی بکنند، حکومتی بکنند. آنها مصالح مردم را ملاحظه میکنند.
فرض کنید میگویند: فلان رئیسی که در اینجا هست، این با مصالح مردم سازگار نیست.
این کاری ندارد؛ خوب، این را یک جای دیگر میگذارندش. یا اگر آدمی است که واقعاً هر جا بگذارند خراب است، کنارش میگذارند و چه میکنند. مقصود من این است که تفاهم بین دولت و ملت و تفاهم اساسی بین ملت و دولت وقتی است که بین روحانیت و ملت باشد.
" />