مثل کارتر هست یا مثل علی بن ابی طالب
چه بسا از این روسای جمهوری که در دنیا هستند، مدّعی احترام به حقوق بشر هستند. قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهور مدّعی آزادیخواهی، مدّعی دوستی با بشر، مدّعی خواستاری رفاه بشر هستند. لکن وقتی که میرسند به مسند و امتحان میکند خدای تبارک و تعالی آنها را، نمیتوانند از امتحان بیرون بیایند. به جای طرفداری از حقوق بشر، بشر را به تباهی میکشند. به جای طرفداری از ضعفا، ضعفا را به هلاکت میرسانند. همان طوری که در آن طرف بَشِّرِ الصّابِرین است به رحمت و مغفرت و حیات ابدی، برای اینها هم بشارت به عذاب الیم است: بشارت به ننگ است.
باید امتحان بشویم. مجرّد دعوای اینکه من خداخواه هستم، من آزادیخواه هستم، من حقوق بشر را مراعات میکنم، من اگر به ریاست جمهوری، به حکومت، به نخستوزیری، به رئیس مثلًا قبیله، به ریاست عشایر برسم با مردم رفتار خوب میکنم و مردم را به آزادی و رفاه دعوت میکنم و خودم هم همین طور هستم، مجرد دعوا پذیرفته نیست. وقتی که داده شد آن منصب به آن شخص، رسید به آن منصب، آن وقت است که مطالعه در حال او باید کرد که آیا مثل کارتر هست یا مثل علی بن ابی طالب. با مستضعفین و مستمندان آن میکند که علی بن ابی طالب- سلام الله علیه- کرد، یا آن میکند که کارتر کرد. یا آن میکند که استالین کرد.
" />