اهمیت و لزوم انقلاب فرهنگی در دانشگاهها
همان طور که آنها انگشت روی دانشگاه میگذاشتند و با تمام قدرت دنبال این بودند که دانشگاه را به دست خودشان بیاورند و اشخاصی که جبهه و وجههشان رو به شرق و بیشتر رو به غرب است [در] دانشگاه آن طور به دست بیاورند و تربیت دانشگاهیها را آن طور بکنند و قشر روحانیت را هم کنار بگذارند، آنها را بیخاصیت کنند و اینها را خاصیت شرقی یا غربی بدهند، همان طور هم ماها و این انقلاب انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشت. در راس مسائل، «انقلاب فرهنگی» و دانشگاهی برنامه بود؛ یعنی، همان که آنها در ظرف پنجاه سال میخواستند عمل کنند. بعد از انقلاب هم آنهایی که به کشور خودشان علاقه داشتند و به اسلام علاقه داشتند، آنها هم انگشت را روی همان نقطه حساس گذاشتند و انقلاب فرهنگی و انقلاب دانشگاهی را خواستند. و شما دیدید که از همان روز اول، آنهایی که قبلهشان یا مسکو بود و یا امریکا، شروع به مخالفت کردند؛ این را یک عمل ارتجاعی حساب کردند. آن وقت تهمتها هم زدند که اینها میخواهند اصلًا علمی توی کار نباشد و تخصصی توی کار نباشد و لا بد اینها میخواهند تیمم و وضو را در دانشگاه یاد اینها بدهند! غافل از اینکه این تبلیغات اگر سابق عمل خودش را زیاد انجام داد، بعد از انقلاب و بیدار شدن قشرهای میلیونی ایران، این حرفها دیگر در آنها اثر ندارد. آنها میدانند که شما وقتی میگویید «مرتجع» مقصودتان این است که بگذارید ما دستمان باز باشد تا اینکه «مترقی» باشیم و مملکت خودمان را در آغوش غرب بکشیم که مترقی است! و یا در آغوش شرق و بلوک کمونیستی که آنها هم مترقی هستند! مقصود از «مرتجعین» مسلمانها و علاقهمندهای به اسلام و علاقهمندهای به کشور بود و مقصود از «مترقی» آنها بودند که میخواستند و میخواهند کشور را به طرف شرق و غرب بکشند و راهی جز کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا طرف غرب نداشتند." />