یکی از چیزهایی که اینها باز برایش سینه میزنند و «جبهه ملی» هم در اعلامیهاش [آورده این است که] دانشگاه چرا باز نمیشود. هی دانشگاه! آقا دانشگاه شما را بیرون داده! این دانشگاه باز بشود، ده بیست سال دیگر یک عدهای بیایند، همینها هستند، همین که شمایید! آنها هستید که اسلام را هیچ قبول ندارید؛ احکام اسلام را احکام «غیر انسانی» میدانید! ما میخواهیم یک دانشگاهی درست بشود برای ملت. شما با اسم ملت دارید به ضد ملت عمل میکنید. این ملت این جمعیتها هستند که در خیابانها و در بازارها دارند برای اسلام زحمت میکشند؛ برای کشور زحمت میکشند. ما میخواهیم یک دانشگاهی باشد که بعد مثل شما را بیرون ندهد! یک دانشگاهی که یک آدم متعهد به اسلام را بیرون بدهد. اگر تعهد به اسلام داشته باشد، نه ما را طرف شرق میکشد، نه ما را طرف غرب میکشد؛ نه آن دیدِ تنگ بعضی از شما را دارد که میگوید «ما نمیتوانیم» شما تا آن آخر هم «اعلیحضرت» را میخواستیدش! به من گفتید دیگر. اینکه نمیتوانید حاشا کنید. تا آن آخر هم میگفتید خوب، ایشان باشند. اعلیحضرت همایونی باشند، حکومت نکنند! شما تا آخر هم این طور بودید. بختیار هم تا آخر میخواستید!