فیلم
 
کلیدواژه:

یک مغزی که دنبال این رفت که موسیقی گوش کند- موسیقی که الآن هم هست که خیر، موسیقی یک چیزی مثلًا تربیتی است- یک مغزی که دنبال این رفت که موسیقی گوش بکند، و عادت به این [کرد] این مغز مریض می‌شود، این نمی‌تواند فکر این بکند که کشورش به چه حال دارد می‌گذرد، چه می‌گذرد در آن؛ دیگر دنبال این نیست، مثل یک آدم هروئینی می‌ماند. اینهایی که عادیات هست که انسان به آن عادت می‌کند، مِنْ جمله همینهایی که مثلًا سینماهایی که اینها درست کرده بودند، تئاترهایی که اینها درست کرده بودند، اینها تمام یک نقشه‌ای بوده است که ما را، جوانهای ما را نگذارند به مسائل روزشان، به مسائل جدیشان، فکر بکنند، در ذهنشان هم نیاید همچو فکری. همه چیز هم برای آنها فراهم کردند؛ همه جور هم فراهم کردند. خوب، جوان هم وقتِ جوانی‌اش است و وقتی عیش و نوش برایش فراهم باشد، کشیده می‌شود به آنجا.

لینک مرتبط

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: