خوب، جمهوری اسلام اگر اسلام نباشد که دیگر جمهوری اسلام معنا ندارد. ما همه فریادمان و همه ملتمان فریادشان این بود که ما اسلام را میخواهیم. ما هم الآن تمام کوششمان این است که احکام اسلام را پیاده بکنیم. میخواهیم تفاوت ما بین طبقات را، که یکی مثلًا کُرد است در کردستان است به او نرسیدند سابق، یکی فرض کنید که جای دیگر است به او نرسیدند سابق و آقا میگویند که کردستان از همه جا عقب تر است.و این را من کراراً عرض کردم که شما کردستانش را اطلاع دارید. بختیاریها هم که پیش ما میآیند، میگویند که بختیاری از همه جا عقب مانده تر است. برای اینکه آنها همان محیط را دیدند. بلوچ هم وقتی که میآید، میگویند از همه عقب افتاده تر و گرسنه تر و بیچاره تر بلوچها هستند. برای اینکه آنها هم همان جا را دیدند. تبلیغات آنها به گوششان خورده. آنی که وجداناً دیدند، دیدند که کردستان هیچ برایش کاری انجام نشده است. نه بیمارستان دارد؛ نه اسفالت دارد؛ نه چه دارد. خیال میکنند که فقط اینجا ندارد، جاهای دیگر همه، روی آن تبلیغات که کردند، همه را درست کردند! اینجا را نکردند. بلوچها هم خیال میکنند، که این تبلیغاتی که شده است، و آنی که خودشان به چشم میبینند، عیناً میبینند، میبینند که این خوب، با هم مخالف است، میگویند پس جاهای دیگر درست است. و حال آنکه در مدتی که ما به ایران آمدیم و طوایف مختلفه آمدند اینجا و همه این مسائل را گفتند، من گفتم درست شما میگویید، برای اینکه یک چیزی را آدم با چشمش میبیند؛ یک چیزی را میشنود. شما گوشهایتان پُر شده از تبلیغات که «تمدن بزرگ» و «دروازه تمدن بزرگ»! گوشها را پُر کردهاند. از آن وَر، میبینید که خوب، اینجا که نیست. خیال میکنید که همین جا نیست؛ دیگر جاها به تمدن بزرگ رسیده! آنها هم خیال میکنند همه جا هست الّا اینجا! وقتی بگردیم میبینیم هیچ جایی نیست! خوب، تهران که پایتخت است شما بروید تهران در این زاغهها، ببینید که کُردها و عرض کنم بلوچها کارشان بدتر است، یا این زاغهنشینهای اطراف تهران؟ اینهایی که الآن در حاشیه تهران هستند. من اینها را گاهی وقتها در تلویزیون میبینم خانههایشان را نشان میدهند؛ سوراخهایی که از این سوراخها بیرون میآیند! بچههاشان و زندگیشان را، اینها را من باید بگویم خیلی بدتر از کردستان، خیلی بدتر از بلوچستان، در حاشیه تهران هستند.