اول قدم هر مبارزهای ارزیابی این است که در این مبارزه میشود یا نمیشود، و شما ثابت کردید که نه «میشود». میشود با امریکا هم طرف شد. میشود که لانه جاسوسی امریکا را هم تصرف کرد. میشود جاسوسهای امریکایی را هم گرفت و نگه داشت، و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است، و کسی حق حرف زدن ندارد آن شکست. معلوم شد نه، ملتها میتوانند فریاد بزنند. میتوانند مرگ بر کارتر بگویند. فریاد هم الآن دارند میزنند. نه اینجا جاهای دیگر هم. هندوستان هم همین است. پاکستان هم همین است. عراق هم همین است. کویت هم همین است. ممالک خودشان هم. ممالک غربی هم همین است. امریکا هم همین است. امریکایی که [مرتب] میگفت ما با قدرت نظامیایم. [دایماً] ما را میترساند، اینها دنبال همان بودند که سابق انجام میدادند. سابق چنانچه یک کلمهای فرض کنید که در یک روزنامهای از ایران واقع میشد بر ضد انگلستان یا بر ضد امریکا، با یک کلمهای که آنها به محمد رضا میگفتند که فضولی موقوف، جلویش را اینجا میگرفت. اگر یک کاری میخواستند انجام بدهند، مثلًا مجلس شورای استعماری غلط، همچو که کشتی انگلستان میآمد طرف ایران مساله ختم بود با همان حرکتش. همچو که اطلاع میرسید که کشتی انگلستان راه افتاده از آنجا به کجا، اینجا دیگر باید حتماً تسلیم شد.