فیلم
 
کلیدواژه:

سفیر شوروی همان چند ساعت بعد از این کاری که کرده بودند شب آمده بود اینجا، و مانده بود اینجا، تا وقتی که من همین وقتها- مثلًا- ملاقاتش کردم. آن گفت: من یک پیامی آوردم و پیامش را ذکر کرد، و همین مطالب بود که اشخاص خارجی آمده بودند و در افغانستان مشغول به- مثلًا- اخلال بودند و مخالف با ملت بودند، و دولت افغانستان از شوروی خواست که بیاید این کار را بکند و آن هم بنا دارد بیاید، در صورتی که آمده بودند و از بین هم برده بودند آن را. من از او پرسیدم که آن خارجی که شما می‌گویید کی هست؟ کدام خارجیها آمدند؟ البته با تمجمج گفت: مثلًا پاکستان. بعد من بهش قصه‌ای را گفتم که اساس مسائل ما هم همان قصه است. گفتم اگر شما خیال کنید که با سرنیزه بتوانید یک ملتی را خاضع کنید و استقرار هم پیدا بشود این اشتباه است. سرنیزه می‌تواند یک مردمی را سرکوب کند، بکشد، چه بکند، لکن نمی‌تواند مستقر باشد. ملت اگر یک چیزی خواستند، نمی‌شود به خلاف میل ملت همیشه یک کاری را انجام داد، و اگر حکومت رژیمش دو رژیم باشد، ملت مسْلم باشد، حکومت کمونیست باشد، این نخواهد درست شد و شما همچو امیدی نداشته باشید. با بودن یک ملتی به حال نظام اسلامی، و آمدن یک حکومتی برای این ملت به نظام‌ دیگری مثل کمونیست این می‌شود، اول شماها بریزید و بکشید- و چنانچه دارند همین کار را می‌کنند- و مردم را سرکوب کنید، لکن این استقرار نمی‌تواند پیدا کند.

لینک مرتبط

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: