شما خیال نکنید که جنگ است و ما سختی جنگ داریم. آقا، شما هر کدامتان ادراک کرده باشید، این جنگی که در دنیا پیدا شد، جنگ ثانی، این جنگ دوم- جنگ اولش را هم من یادم هست، اما این جنگ دومی که بسیاری از شما یادتان هست- این جنگ با اینکه به ما هیچ ارتباط نداشت، ما داخل جنگ نبودیم، ما هیچی، کنار بودیم، در عین حال به واسطه همین جنگ، ایران قحطی شد؛ در ایران نان پیدا نمیشد، یک چیزی بود سیاه، مثل این عبای من سیاه بود، یک چیز این طور قلمبهای بود، میدادند مردم. یک دانه نان سنگکی شما در تهران پیدا نمیکردید. در قم که ما بودیم، تمام دکانها بسته شده بود و هیچ پیدا نمیشد. امروز بحمد الله، نعمت فراوان است. میگویید گرانی است، شما یک توجهی به سایر جاها بکنید. کجا گرانی نیست؟ قبول دارم که باید گرانی را جلویش را بگیرند. قبول دارم که باید زحمت بکشند. اما یک دولتی است که با تمام کوشش دارد زحمت میکشد و خدمت میکند. حالا یک دسته فاسق غرغر میکنند؛ برای اینکه حکومت دست آنها نیفتاده است و دست یک آدمهای صحیحی افتاده است. خوب، آنها حسابشان علی حده است. ملت ما که حسابش این نیست. ملت ما حسابش این است که ببینید که این دولت کارش موازین اسلامی دارد، میبیند دارد. البته اگر یک اعوجاجی هم پیدا بشود، مجلس رفع میکند. اگر اعوجاجی در مجلس هم پیدا بشود، شورای نگهبان دیگر اغماض نخواهد کرد.